عملکرد آژانس های مسافرتی در ماه رمضان همخوانی چندانی با اهداف و چشم اندازهای فرهنگی نظام ندارد و نه تنها در خدمت تقویت ارزش ها و باورها نمی تواند باشد بلکه گاه زمینه ساز تضعیف این ساختار ها نیز می شود.
گروه فرهنگ و هنر مشرق - مسافرت در ماه مبارک رمضان دارای شرایط و احکام خاصی می باشد که موجب می شود مسلمانان با توجه به اضطرار یا ضرورت به آن اقدام کنند. در دین اسلام روزه بر فردی که شرایط مسافر را دارا باشد، از وجوب ساقط می شود و هیچ تکلیفی بر گردن مسافر نیست مگر با قصد اقامت ده روزه یا بیشتر.
با توجه به تقارن ماه مبارک رمضان و فصل تابستان شرایط خاصی پیش آمده است. تعطیلی مدارس و دانشگاه ها زمینه سفرهای تفریحی را فراهم کرده اما بحث مسافرت در ماه مبارک و احکام و شرایط آن یکی از موضوعات مهمی است که به عنوان یک مسئله فرهنگی در جامعه مطرح می باشد.
میزان سفرهای بین شهری در ماه مبارک رمضان، طبق آمارهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور ، کاهش قابل توجهی را نسبت به سال های قبل در ایام مشابه داشته است که نشان از این دارد عموم مردم مسئله روزه داری را به عنوان یک فریضه واجب بر سفرهای تفریحی و غیر ضروری خود ترجیح می دهند اما همچنان با نگاهی به واقعیات جامعه، اخبار قابل توجهی در خصوص میزان سفرهای تفریحی و سیاحتی ایرانیان به شهرهای داخلی و وکشورهای خارجی به چشم می خورد که در سالهای اخیر نیز با رشد قابل تاملی همراه بوده است.
با انتخاب آیت الله سیدعلی خامنهای به عنوان رهبر انقلاب این مسئله مطرح بود که ایشان در کجا مستقر شوند. یک پیشنهاد برای مقر رهبری جماران بود.
به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ زمستان سال 58 در آستانه برگزاري اولين انتخابات رياست جمهوري بيماري قلبي بر امام راحل عارض شد و شبانه ايشان را از قم به تهران انتقال دادند و در بيمارستان قلب در خيابان وليعصر(عج) تهران بستري شد. پس از دو ماه بهبود پيدا كرد و پزشكان صلاح نديدند كه امام دوباره در قم اقامت كند و تأكيد نمودند كه در اطراف بيمارستان قلب منزلي براي امام گرفته شود و علاوه بر آن به تشخيص پزشكان الزاماً مي بايست در شمال تهران كه از هواي مناسب برخوردار است سكونت داشته باشند، همراهان امام راحل پس از تحقيق و تفحص موفق به تهيه منزلي مناسب در اطراف بيمارستان نشدند. در نتيجه در خيابان دربند جايي به دست آوردند و تجهيز كردند ولي امام راحل از بدو ورود آنجا را مناسب نديدند. يكي از اشكالات عبارت بود از اينكه هنگامي كه مردم براي ملاقات ميآمدند ديدار امام با مردم بسيار فاصله داشت و علاوه بر آن وضعيت ساختمان به گونه اي بود كه با روحيه امام جور نبود، لذا مكرر بر تغيير محل سكونت اصرار تأكيد ميورزيدند و پس از مدتي تهديد كردند كه «اگر برايم منزل مناسبي پيدا نكنيد، به قم مي روم.»
رهبر انقلاب در حکمی حجتالاسلام سیّد ابراهیم رئیسی را به تولیت آستان قدس رضوی علیهالسلام منصوب و تصریح کردند: «آستان قدس ظرفیت فرهنگی عظیمی است که میتواند در فضای عمومی کشور و جهان اسلام اثرگذاری کند؛ شایسته است با کمک خبرگان فرهنگی، بیشترین بهره از این ظرفیت کمنظیر در ترویج معارف قرآنی و مکتب اهلبیت علیهمالسلام گرفته شود.»
به گزارش مشرق، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی حجتالاسلام سیّد ابراهیم رئیسی را به تولیت آستان قدس رضوی علیهالسلام منصوب کردند.
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی بر پیکر مرحوم آیتالله واعظ طبسی اقامه نماز خواهند کرد، اما رهبر انقلاب تا کنون بر پیکیر بسیاری از بزرگان انقلاب اقامه نماز داشتهاند.
به گزارش مشرق، آيت الله عباس واعظ طبسي نماینده ولیفقیه در استانهای خراسان که از عصر هفتم اسفندماه به دلیل عارضه تنفسی در بیمارستان امام رضا (ع) مشهدمقدس بستری شده بود، حوالی ساعت 2 بامداد روز جمعه دعوت حق را لبیک گفت.
در پی درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب آیت الله حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةالله علیه، رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند.
در بخشی از این پیام آمده بود: «ایشان برادری همدل و همزبان برای اینجانب و مریدی صَدیق برای امام راحل و خدمتگزاری پایدار و سخت کوش برای انقلاب بودند.
حاج فرج با کلی کار ناتمام رفت و مخاطبان ایرانی و مسلمان خود را در سراسر خاورمیانه از بازروایی راستین قصص قرآنیاش مسرور میشدند ناکام گذاشت، زهر این ناکامی، همچون تیغه دو سویه است، نیمی از آن او و نیمی از آن ما.
گروه فرهنگی مشرق- تلخی خبر وفات حاج فرج سلحشور چون زهر هلاهل است، گویی جوانی بیست و اندی ساله و ناکام از جهان زندگان رخت بر بربسته است. والله این واژه ناکام در فرهنگ ما کاربرد درستی ندارد که برای هر جوانی که در ایام سبز زندگی با دارفانی وداع می کند به کار برده می شود.
برای هر هنرمندی چون حاج فرج که کوله ساخت سریال موسی (ع) را بر زمین گذاشت و رفت، هر سن و سالی مصداق جوانی است. جوانی هر هنرمندی زمانیست که کوله و توشه اش برای به ثمر رسیدن فراهم است اما به مقصد و ثمر نمی رسد، مثل علی حاتمی که پروژه فیلم محمد (ص) به ثمر نرسید پهلوانش تختی اش به ثمر نرسید.
رویترز در گفتگو با همسر سابق عابدینی، به موضوع ملاقات قریبالوقوع این زوج پرداخته است؛ مواجههای که شریعتپناهی به هیچعنوان دوست ندارد اتفاق بیفتد. او بازسازی زندگی از دسترفته را سخت میداند؛ یک زندگی مملو از آزار و اذیت جنسی، روحی، روانی با مردی که به تصاویر مستهجن و غیراخلاقی اعتیاد داشته است.
گروه بینالملل مشرق - چندی پیش پس از تأیید اجرایی شدن برجام، چهار زندانی ایرانی دو تابعیتی (و یک آمریکایی) در راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی و در چارچوب مبادله زندانیان با آمریکا آزاد شدند. از میان این چهار نفر، تنها کسی که همسرش عملا به پیگیری کارها و امور وی در دوران حبس در ایران و استقبال از وی در زمان پس از آزادی هیچ میلی نداشت، «سعید عابدینی» بود. اخیرا، «نغمه شریعتپناهی» که پیشتر در مورد فساد اخلاقی همسر جاسوساش نکاتی را بیان نموده بود، جزئیات بیشتری را در این رابطه فاش کرده است.
نویسنده و روزنامه نگار ساکن روسیه گفت: "در حالی که در کشورمان سالانه مقدار قابل توجهی محصولات کشاورزی مانند سیب زمینی به خاطر مازاد عرضه در کشور نابود می شود، بد نیست که بدانیم همین محصول غذای اصلی همسایه شمالی ما کشور روسیه است.»
به گزارش مشرق، سیروس برزو در گفت و گویی، جامعه روسیه را یک کشور بزرگ مصرف کننده در زمینه محصولات کشاورزی دانسته و بیان داشت:« این کشور نیازهای کشاورزی خود را در حالی از کشورهای آمریکای لاتین تأمین می کند که باغداران در ایران ترجیح می دهند محصولات خود را روی درخت نگاه دارند زیرا برایشان صرف نمی کند که آن را بچینند.»
رهبر معظم انقلاب همزمان با ایام ولادت حضرت مسیح(ع) در منزل خانواده شهدای مسیحی حضور یافتند.
به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر اثار حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب همزمان با ایام ولادت حضرت عیسی علیهالسلام در منزل خانواده شهدای مسیحی حضور یافتند.
روایتی از متن و حاشیههای این دیدار فردا (یکشنبه) منتشر خواهد شد.
«ملیکا» مادر امام زمان(ع) از طرف پدر، دختر «یشوعا» فرزند امپراطور روم شرقی و از طرف مادر، نوه «شمعون» بود.
به گزارش حوزه قرآن و عترتگروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مادر امام زمان(ع) نامش «ملیكه» (ملیكا) بود، او از طرف پدر، دختر «یشوعا» فرزند امپراطور روم شرقی بود، و از طرف مادر، نوه «شمعون» بود. شمعون از یاران مخصوص حضرت عیسی(ع) و وصی او بود.
ملیكه با اینكه در كاخ میزیست و با خاندان امپراطوری زندگی میكرد، اما آن چنان پاك و باعفّت بود كه گویی نسبتی با این خاندان نداشت، بلكه به مادر و خانوادة مادری خود رفته و زندگیش همچون زندگی شمعون، و عیسی بن مریم از صفا و معنویت و پاكی خاصّی برخوردار بود. از این رو نمیخواست، با خاندان امپراطوری دنیا پرست، بیامیزد بلكه دوست داشت و هدفش این بود كه در یك خانواه پاك خداپرست، زندگی كند، خداوند او را در این هدف كمك كرد و او را به طور عجیب به خواسته و هدفش رساند.
خواستگاری و مجلس عقد حضرت نرجس «علیها السلام»
ملیكه وقتی كه به سنّ ازدواج رسید، جدّش امپراطور روم، خواست او را به همسری برادرزادهاش درآورد. با توجه به اینكه كسی نمیتوانست از فرمان امپراطور سرپیچی نماید، امپراطوری از طرف برادرزادهاش، از ملیكه خواستگاری كرد و سپس مجلس عقد بسیار باشكوهی ترتیب داد كه در آن مجلس سیصد نفر از برگزیدگان روحانیون و كشیشان مسیحی و هفتصد نفر از افسران و فرماندهان ارتش و چهار هزار نفر از اشراف و معتمدین و ثروتمندان شركت داشتند.
KHAMENEI.IR گزیده صوتی بیانات رهبر انقلاب در روز میلاد پیامبر(ص) و بیانات در دیدار مسئولان نظام را منتشر کرد.
به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، پایگاه حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای، گزیده صوتی بیانات رهبر معظم انقلاب شامل بیانات معظم له در روز میلاد پیامبر اکرم(ص) به همراه بیانات ایشان در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در دهم بهمن سال 1391 را بازنشر کرد.
سخنان رهبر معظم انقلاب را که در این صوت می شنوید به شرح زیر است:
بعضی از اهل معرفت و اهل سلوک معنوی معتقدند که ماه ربیعالاول، به معنای حقیقی کلمه، ربیع حیات است، ربیع زندگی است؛ زیرا در این ماه، وجود مقدس پیامبر گرامی و همچنین فرزند بزرگوارش حضرت ابیعبداللّه جعفربنمحمدالصّادق ولادت یافتهاند و ولادت پیغمبر سرآغاز همهی برکاتی است که خدای متعال برای بشریت مقدر فرموده است. ما که اسلام را وسیلهی سعادت بشر و راه نجات انسان میدانیم، این موهبت الهی مترتب بر وجود مبارک پیغمبر است که در این ماه اتفاق افتاد. حقیقتاً باید این میلاد عظیم را مبدأ همهی برکاتی دانست که خدای متعال جامعهی بشری را، امت اسلامی را، پیروان حقیقت را به آن سرافراز کرده است.(بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در 17 ربیع الاول 1434 )
قراین نشان می دهد که مأمون پیش از اقدام قطعی خود برای به شهادت رساندن امام به کارهای دیگری دست زده است که شاید بتواند این آخرین علاج را آسانتر به کار برد، شایعه پراکنی و نقل سخنان دروغ از قول امام از جمله این تدابیر است.
گروه فرهنگی مشرق - هنگامی که موسی بن جعفر پس از سال ها حبس در زندان هارونی مسموم و شهید شد، در قلمرو وسیع سلطنت عباسی، اختناقی کامل حکم فرما بود. در آن فضای گرفته که به گفته یکی از یاران علی بن موسی(ع): «از شمشیر هارون خون می چکید» (الکافی، ج 8، ص 257)، بزرگ ترین هنر امام معصوم و بزرگوار ما آن بود که توانست درخت تشیّع را از گزند توفانِ حادثه به سلامت بدارد و از پراکندگی و دل سردی یارانِ پدر بزرگوار مانع شود. با شیوه تقیّه آمیزِ شگفت آوری جان خود را که محور و روح جمعیت شیعیان بود حفظ کرد و در دوران قدرت مقتدرین خلفای بنی عباس و در دوران استقرار و ثبات کامل آن رژیم، مبارزات عمیق امامت را ادامه داد. تاریخ نتوانسته است ترسیم روشنی از دوران ده ساله زندگی امام هشتم در زمان هارون و بعد از او در دوران پنج ساله جنگ های داخلی میان خراسان و بغداد به ما ارائه کند، اما به تدبّر می توان فهمید که امام هشتم در این دوران همان مبارزه درازمدت اهل بیت را که در همه اعصارِ بعد از عاشورا استمرار داشته، با همان جهت گیری و همان اهداف ادامه می داده است.
هنگامی که مأمون در سال صد و نود و هشت از جنگِ قدرت با امین فراغت یافت و خلافت بی منازع را به چنگ آورد، یکی از اولین تدابیر او حل مشکل علویان و مبارزات تشیع بود. او برای این منظور، تجربه همه خلفای سلفِ خود را پیش چشم داشت. تجربه ای که نمایشگر قدرت و وسعت و عمق روزافزون آن نهضت و ناتوانی دستگاه های قدرت از ریشه کن کردن و حتی متوقف و محدود کردن آن بود. او می دید که سَطوَت و حشمت هارونی حتی با به بند کشیدن طولانی و بالاخره مسموم کردن امام هفتم در زندان هم نتوانست از شورش ها و مبارزات سیاسی، نظامی، تبلیغاتی و فکری شیعیان مانع شود. او اینک در حالی که از اقتدار پدر و پیشینیان خود نیز برخوردار نبود و به علاوه بر اثر جنگ های داخلی میان بنی عباس، سلطنت عباسی را در تهدید مشکلات بزرگی مشاهده می کرد، بی شک لازم بود به خطر نهضت علویات به چشم جدی تری بنگرد.
در میان علمای عامه(اهل تسنن)، شیعه به اهل "تقیه" شهرت یافته است. در حالیکه "تقیه"، حکمی عقلانی و عُقلایی است که به صورت سنتی حسنه هم در شریعت مبین اسلام و هم در ادیان وامم پیشین نیز جاری بوده است. قرآن نیز پای این حکم برآمده از عقلانیت را امضا کرده است. اینک، با ما همراه شوید تا با شواهد و مستندات قرآنی اصل "تقیه" بیشتر آشنا شویم.
مفهوم لغوی و اصطلاحی "تقیه"
واژه "تقیه" با کلمات "تقوا" و "وقایه" هم خانواده است. و هر سه از ماده "وقی یقی" گرفته شده اند که به معنای خویشتن داری و خودنگهداری است. عرب به سپر می گوید: وقایه. ترجمانی چون پرهیزکاری، برحذرداشتن، خداترسی و...همه از لوازم و فروعات مفهوم تقوا و تقیّه هستند نه اصل مفهوم. "تقیه" اما در اصطلاح عبارت است از اینکه انسان برای حفظ جان، مال و یا آبروی خود از گزند مخالف مجبور شود سخنی بگوید و یا عملی مرتکب شود که در باطن بدان اعتقاد ندارد.
مراسم تشییع پیکر غضنفر رکن آبادی دقایقی قبل از مصلی تهران به مقصد امام زاده 5 تن لویزان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان مراسم تشییع پیکر غضنفر رکن آبادی دقایقی قبل از مصلی تهران به مقصد امام زاده 5 تن لویزان برگزار شد.
غضنفر رکن آبادی در سال 1345 در قم متولد شد و از سال 1389 تا اردیبهشت 1393 به عنوان سفیر ایران در لبنان خدمت کرد. رکنآبادی که در حادثه منا درگذشت در مقبره الشهدای مکه دفن شده بود.
برای مشاهده فیلم مراسم تشییع رکن آبادی اینجا کلیک کنید
مراسم تشییع و استقبال رسمی از پیکر دیپلمات جانباخته کشورمان در مصلی تهران برگزار شد.
به گزارش گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان مراسم تشییع و استقبال از پیکر مرحوم غضنفر رکنآبادی اصل در حالی برگزار شد٬ که از میان مسئولان محمود احمدی نژاد و آیتالله امامی کاشانی به میان جمعیت آمدند.
- در حاشیه تشییع مرحوم رکنآبادی٬ مردم که دور احمدینژاد جمع شده بودند٬ سوالهای اعتراضآمیز خود در مورد چگونگی هزینه پولهای نفت٬ دلایل اختلاس و فساد و مسائلی از این دست را مطرح میکردند که رییس جمهور سابق در پاسخ به این سوالها تنها به بیان جمله «موفق باشید» اکتفا کرد.
- محمود احمدینژاد در مورد رکنآبادی گفت: اینها ستارههای آسمان سیاست ایران هستندو من به آینده امیدوارم.
- برخی از مردم در مورد رحیم مشایی و رحیمی از احمدینژاد سوال میکردند که وی گفت: آنها انسانهای خوبی هستند که بسیار مظلوم واقع شدند.
- شیشه خودروی حامل محمود احمدینژاد در اثر فشار مردم شکست.
نسخه قرآنی که رئیسجمهور روسیه به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد، حواشی و پیشینه جالبی دارد.
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از وب سایت آر اف ای آر ال، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، ملاقات خود با رهبر معظم انقلاب را با تقدیم هدیهای ارزشمند به ایشان به پایان رساند. هدیه مذکور، یک اثر تاریخی است که دهههاقدمت دارد.
در سال 651 میلادی (1364 سال پیش)، عثمان، خلیفه سوم، تصمیم گرفت مجموعه دستنوشتههای قرآنی یاران پیامبر را به صورت یک کتاب جمعآوری کند. بنابر این تصمیم، 5 نسخه از قرآن تهیه شد. پس از مرگ عثمان، به فرمان حضرت علی (ع) این نسخهها به عراق منتقل شد.
در قرن 15 میلادی نسخههای مذکور به دستور تیمور لنگ به سمرقند، یکی از شهرهای ازبکستان کنونی، برده شد. گفته میشود از تعدادی از این نسخهها نیز در کاخ توپقاپی استانبول نگهداری میشود.
خداوند، پیامبران و امامان علیهم السلام را برای هدایت و دستگیری مردم فرستاده است. بررسی سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام حاکی از تلاش آن بزرگواران برای رشد و تعالی انسانها و دستگیری از مردم است. امام مهدی علیه السلام نیز به عنوان آخرین ذخیره الهی و ختم کننده جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سیره اجداد مطهرشان را ادامه خواهند داد. ظهور امام مهدی علیه السلام و قیام ایشان همانند رسول اکرم صلی الله علیه و آله پیام رحمت را برای جهانیان به همراه خواهد داشت و برای فریادرسی و دستگیری از مردم خواهند آمد. ایشان بهار دلها و خرمی روزگاران هستند. 1
تصویری که از امام سجاد علیه السلام در اذهان ما ساخته شده است، امامی بیمار و ناتوان است که تنها کار او، گریه است. در حالی که پرده های ذکر شده از زندگانی آن امام، برای ما روشن می سازد که این تصویر تفاوت بسیاری با واقعیت دارد. با نگاهی به تاریخ زندگانی آن حضرت می فهمیم که آن امام همام مبارزه ای طولانی را با دستگاه حاکم طراحی کرده بود. مبارزه ای غیرمستقیم که سالها به طول انجامید و زمینه را برای فعالیتهای بیشتر امامان بعد فراهم کرد. به طوری که جمع زیادی از اهل مدینه، ارادتمندان آن امام گشتند. سرانجام کار نیز دشمن برای پایان دادن به این مبارزه راهی جز قتل آن امام همام نمی یابد.
میراثدار خاندان نبوت
آنچه بیشتر از زندگانی امام سجاد علیه السلام برای ما نقل می شود، بیماری آن حضرت در صحرای کربلاست. جالب توجه است که این بیماری تنها چند روز از زندگانی 57 ساله امام 1 را تشکیل می دهد. و البته این بیماری باید باشد تا وظیفه جهاد در روز عاشورا از دوش او برداشته شود و بدین وسیله ایشان میراثدار خاندان نبوت گردد.
زائران عتبات عالیات میتوانند اطلاعات نقشه راهنمای مسیرهای ویژه راهپیمایی بزرگ اربعین 94 را در گزارش زیر مشاهده کنند.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترتگروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اگر قصد دارید در مراسم پیاده روی بزرگ اربعین 94 شرکت کنید، همه نقشه و مسیرهای مورد نیاز شما شامل مرزهای شلمچه، چذابه، مهران و خسروی تا نجف اشرف و نیز نقشه شهرهای کربلا، کاظمین، کوفه و نجف و حرم های مطهر امام علی(ع) و امام حسین(ع) در یک مجموعه برای شما گردآوری شده است که می توانید از لینک زیر آنها را دریافت کنید.
برخی گفته اند: حضرت ابراهیم(ع) امام انبیاست نه فقط پیامبر خاتم(ص) که ائمه هدی(ع) نیز مامور به پیروی از اویند! این در حالی است که قرآن، وی را شیعه نوحی شیخ الانبیا توصیف کرده است.
فهم هر جمله ای در گرو داشتن تصویری روشن و متمایز از الفاظ تشکیل دهنده آن جمله است. در تمامی زبان ها کلمات مشابه و متشابهی وجود دارد که اگر معانی آنها از یکدیگر تفکیک نشود، منجر به سوء تفاهم خواهد شد. منطق دان ها در علم منطق که ابزاری است برای مصون ماندن از خطای در اندیشه، باب مستقلی را تحت عنوان "مغالطات"، گشوده اند و در آنجا، اشتراک لفظ را در شمار یکی از انواع مغالطات دانسته اند. اشتراک لفظ به تعبیر مولوی، رهزن اندیشه است: اشتراک لفظ دائم رهزن است*اشتراک گبر و مومن در تن است. این مساله به ویژه درباره متون مقدس اهمیت بیشتری می یابد. بااین همه، پاره ای از واژگان فخیم و شریف قرآن در گذر زمان، در ذهن و زبان مردم، از معانی ژرف و بلند خود تنزل یافته اند. به عنوان مثال، کلماتی همچون استعمار و استضعاف از مقدس ترین کلمات قرآنند که در بازی بیگانه با آن معنایی منفی و پلید در عالم سیاست یافت و همان معنا نیز در اذهان مردم نشست. این در حالی است که شارع مقدس هر کلمه را برای افاده معنا و منظوری خاص استخدام کرده است. دقت قرآن در به کارگیری الفاظ موجب شده است که ادبا و لغت شناسان در یافتن معنای اصلی مفردات و واژگان عرب، به آیات قرآن استناد ورزند.
نقش شمر خبیث در واقعه کربلا، سال 61 هجری قمری که حسین بن علی به سمت عراق در حرکت بود، شمر اخبار این حرکت را دقیقاً پی گیری میکرد. در تاریخ این واقعه، شمربن ذی الجوشن در چند جا نقش اساسی داشت.
شمر از جمله افرادی بود که «عبیدالله بن زیاد» حاکم کوفه، او را برای پراکنده کردن مردم کوفه از اطراف مسلم بن عقیل، یار حسین بن علی، به دارالاماره فرستاد. زمانی که عمر بن سعد، فرمانده لشکر کوفه در نامهای برای حاکم کوفه نوشت که حسین بن علی حاضر شده که یا برگردد و یا با او بیعت کنند «عبیدالله حاکم کوفه» نظر داد که باید پذیرفت ولی وقتی شمر از این نامه مطلع شد، او را منع کرد و گفت که اگر حسین بن علی خود را تسلیم نکند و برود، بعداً قدرتمند میشود. پس بهتر است نگذارید برود.
عبیدالله هم نظر شمر را قبول کرد او را فرمانده سپاه با 4000 جنگجو کرد و همراه با نامهای به طرف عمربن سعد فرمانده کوفه در کربلا فرستاد، تا از حسین بخواهد که یا تسلیم شود و یا به جنگ تن در دهد و به دنبال این نامه، گفت ای عمر سعد، اگر اینکار را انجام نمیدهی از لشکر ما کناره بگیر و لشکر را به شمربن ذی الجوشن واگذار.
آخرین ساعتهای روز دهم محرم، زمانی که حسین بن علی جراحتهای زیادی در سر و بدن داشت، شمر، با چکمه و خنجر برهنه بر سینه او نشست و سر او را از تن جدا کرد.
در این گزارش به شرح وقایع ساعت به ساعت روز عاشورا میپردازیم که بر اساس اوقات شرعی کربلا و با متن مقاتیل تنظیم شده است.
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی 21 مهر سال 59 هجري شمسی می شود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم.
5:47 اذان صبح
امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
حدود 6
امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
زمانی که گفتم شمر را بازی می کنم مدتی تحریم بودم چیزی به من نمیدادند بعدها به این باور رسیدند که نقشی است که بازی میکنم و با اکراه قبول کردند.
محمد فیلی بازیگری است که تا به حال نقش های زیادی را بازی کرده است. بازی او در سریال «روزی روزگاری» خاطرهانگیز ای که در ذهن مردم باقی مانده است اما با گذشت زمان و نقش های متفاوت به سراغ بازی در نقش شمر در سریال «مختارنامه» رفت نقشی که مطمئن بود نگاه مثبت مخاطب را در پی نخواهد داشت با این حال تلاش کرد شخصت منفور شمر را برای تماشاگران نشان دهد و توانست به خوبی از پس آن بر بیاید. به بهانه روز عاشورا مصاحبهای با این بازیگر داشتیم که نکاتی را در این گفتگو بازگو می کند که خواندن آن خالی از لطف نیست.
آشنایی شما با هنر چه زمانی صورت گرفت؟ متولد شیراز هستم. دوران کودکی با مقوله نمایش آشنا شدم و نمایشی با عنوان کر و بیمار در کتاب داشتیم که معلمم نقش کر را برای اجرا به من داد. با این نمایش علاقمند به بازیگری شدم، چرا که پدر و مادرها بچهها را تشویق می کردند اما بعد از آن هیچ اتفاقی در زمینه بازیگری رخ نداد تا زمانی که سربازی رفتم.
سربازی چه اتفاقی افتاد؟ در زمان سربازی با یکسری از بچههای هنرمند آشنا شدم. آنها در واقع کار موسیقی تئاتر می کردند منم که عضو تیم ژیمناستیک استان فارس بودم کارهای عجیب و غریب می کردم و با میله ها کارهای نمایشی انجام می دادم. به پیشنهاد دوستان قرار شد بعد از سربازی کار موسیقی و نمایشی انجام دهم.
شروع کار شما چگونه شکل گرفت؟ زمانی که سربازی تمام شد، دوست داشتم ساز و گیتار کار کنم و با انگیزه کار موسیقی وارد خانه فرهنگ شماره 3 شیراز شدم. آنجا عباس افشاریان یکی از دوستانم که در سربازی کار تئاتر انجام می داد را دیدم و منو برد پیش کارگردانی و گفت اینم نقشی که کم داشتید. محمد فیلی براتون بازی می کنه با وارد شدن به این اتاق کار من در تئاتر شروع شد. بازیهایم مورد توجه قرار گرفت و تا قبل از انقلاب مدت 8 سال تئاتر کار کردم.
واقعه عاشورای سال 61 هجری هرگز از ذهن تاریخ پاک نخواهد شد، فرزند رسول خدا(ص) در این واقعه با خون پاکش اسلام را نجات داد ولی ملعونانی که خون حسین(ع) را ریختند تا ابد جزای جنایتشان را خواهند دید.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، واقعه عاشورای سال 61 هجری هرگز از ذهن تاریخ پاک نخواهد شد، فرزند رسول خدا(ص) در این واقعه با نثار خون پاکش اسلام را نجات داد ولی ملعونانی که خون حسین(ع) را ریختند تا ابد منفور مانده و جزای جنایتشان را خواهند دید.
در این گزارش، فهرستی از اسامی کسانی که در واقعه عاشورا نقشآفرینی کرده و در قتل فرزند نوه رسول الله (ص) دخیل بودند را به همراه سرانجام و چگونگی مرگ آن ملعونین که منالازل و الیالابد مورد لعن و نفرین پیروان و محبین رسول الله (ص) و خلفای راستینش هستند، میخوانید.
* شمر ﺑﻦ ﺫﯼﺍﻟﺠﻮﺷﻦ
نقش وی درکربلا : ﻧﻘﺶﺁﻓﺮﯾﻦ ﺍﺻﻠﯽ ﺟﻨﺎﯾﺎﺕ ﮐﺮﺑﻼ، ﺻﺪﻭﺭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﯾﻮﺭﺵ ﻫﻤﻪﺟﺎﻧﺒﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ(ﻉ) ﻭ ﯾﺎﺭﺍن آن حضرت
سرانجام و چگونگی مرگ : ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺛﻘﻔﯽ، ﮔﺮﺩﻥﺯﺩﻥ ﺍﻭ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻭﯼ ﺩﺭ ﺭﻭﻏﻦ ﺩﺍﻍ
اگر تا به حال این کار را انجام ندادید یا دل آن را نداشتید ما در این گزارش برای شما این سرچ را انجام دادیم.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، "عاشورا"، کلمه ای که اگر لاتین آن را در گوگل سرچ کنید و بخواهید داده های مرتبط با آن را پیدا کنید، با مطالب و تصاویری رو به رو خواهید شد که ببشتر از چند ثانیه توان جست و جو پیرامون این مطلب را انداشته و فضا را ترک خواهید کرد.
هنگامی که واژه "ashura " که بی شک یکی از ستون های اسلام و اوج حقیقت بندگیست را سرچ کنید با تصاویر دلخراش قمه زنی و مطالب از این دست مواجه خواهید شد، حتی در تصاویر گوگل نمونه یک عزاداری واقعی را نخواهید دید چرا که فرمانداران این جریان حتی از وجود کوچکترین روزنه حقیقتی پیرامون این موضوع واهمه دارند !
مگر امام حسین (ع) به علم امامت نمی دانستند که شهید می شوند و اهل بیتشان نیز به اسارت می روند؟ پس چگونه است که با وجود چُنین علم قطعی و یقینی، قدم در مسیری نهادند که آن فرجام تلخ را در پی داشت؟
یکی از مباحث چالشبرانگیز پیرامون نهضت حسینی که از دیرزباز تا کنون، ذهن و زبان کثیری از اندیشمندان اسلامی را به خود واداشته، این است که آیا امام حسین(ع) نسبت به فرجام حرکتش واقف بود یا خیر؟ اگر حضرتش علم قطعی و یقینی به شهادت داشت، پس چرا قدم در مسیری نهاد که فرجامی بس تلخ و ناگوار در پی داشت؟ مگر نه این که قرآن نهی کرده که آدمی، جان عزیزش را به دست خویش، به هلاکت نیفکند؟! (وَ لا تلْقوا بِأَیْدیكمْ إِلَى التَّهْلكَة«بقره/195»). آیا این اقدام، مصداق درافکندن جان در بوته هلاکت نیست؟ بحث پیرامون گستره علم امام نسبت به جزئیات حوادث هستی، ابعاد و اضلاع پیدا و پنهانی دارد که کاویدن همه آنها از حوصله این وجیزه بیرون است. آنچه می توان از این مقال، انتظار داشت پاسخی درخور و در عین حال کوتاه است که در پرتو تبیین پاره ای از آموزه های قرآنی و تحلیل عقلی معارف وحیانی ارائه خواهد شد. پیش از هر چیز باید دانست که مساله وقوف یا عدم وقوف حضرت سیدالشهداء (ع) نسبت به فرجام و سرانجام نهضت خویش، مسبوق به سابقه بوده و در واقع، همان منازعه مشهور بین سید مرتضی و شیخ طوسی است که در زمان ما، به عنوان مساله ای پرچالش و جنجان انگیز در نوشته های شهید مطهری(کتاب حماسه حسینی) و مرحوم صالحی نجف آبادی (کتاب شهید جاوید) رخ نموده است.
پاسخ اجمالی
و اما پاسخ اجمالی به این مساله آن است که برابر ادله نقلی و عقلی، امام از طریق علم غیبی که از ناحیه خدا به وی افاضه می گردد، نسبت به حقایق عالم کَون اشراف علمی دارد و می تواند حوادث آینده را در آینه علم لدنّی خویش ببیند. اما چون آنچه این علم بدان تعلق گرفته، تخلف ناپذیر و غیر قابل تغییر است بنابراین این علم، تکلیف آور نبوده و عمل به مقتضای آن واجب نیست.
قرآن خوانده بودند. شاید ده ها بار. اما چه خواندنی؟! اصلا شاید این موها را پای رحل های قرآن سفید کرده بودند؛ اما چه قرآنی؟!
پیوند محکمی که میان ثقل اکبر و اصغر (قرآن و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله) برقرار است، گاهی در اثر بی بصیرتی دیده نمی شود. ارتباط امام و قرآن ادعایی نیست که استدلال های پیچیده ی فلسفی بخواهد؛ فقط کافی است قرآن را کمی خوب تر خوانده باشیم.
امام سجاد (علیه السلام) این ارتباط تنگاتنگ را با آیات قرآن، خیلی ساده و روشن برای مرد شامیِ نا آشنا بیان کردند. برایش جا انداختند که امام حسینی که سرش را برای حاکمتان می برید و خانواده اش را به زنجیر کشیده اید، باطنِ همین قرآنی است که هر روز می خوانید! پیرمرد شامی آمده بود تا برای رضای خدا و به شوق بهشت، از کسانی که از دین خارج شده اند و بر ولی امر مسلمین (به خیال خودش) خروج کرده اند، بیزاری بجوید. شاید فکر می کرد اینجوری ثواب قرآن خواندن هایش زیادتر می شود. در آن معرکه "قرآن" را دید و نشناخت. نزدیک آمد و گفت: خدا را شکر که شما را کشت و هلاک کرد و شهرها را از شر مردان شما آسوده نمود و امیرالمؤمنین (یزید) را بر شما مسلط کرد. امام سجاد (علیه السلام) به او فرمود: ای پیرمرد قرآن خوانده ای؟ پیرمرد گفت: آری. فرمود: آیا این آیه را مى شناسى كه مى گوید: "قلْ لا أَسْئَلكمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقرْبى" (شوری 23) به مردم بگو كه من هیچ پاداشى از شما در برابر رسالتم درخواست نمى كنم، جز دوست داشتن نزدیكانم ( اهل بیتم)؟ پیرمرد پاسخ داد: آرى؛ من این آیه را خوانده ام.
حسین علیه السلام؛ رمز قیام موعود آخر الزمان(عج) است
تاريخ : سه شنبه 28/7/1394 تعداد بازديد : 563
ظهور پایان بخش جنگ بین حق و باطل است؛ جنگی که شفاف ترین تجسّم آن، در عاشورا رخ داد. امام مهدی علیه السّلام برای معرفی خود از فردی نام می برد که خوبی های او، برای غیر شیعیان نیز، شناخته شده است.
خدیجه همتیان پور فرد - بخش مهدویت تبیان
صدای غریب نواز و ظلم ستیز مهدی علیه السلام به گوش جان ها می رسد که «ای اهل عالم! بدانید قطعاً جدّ من حسین علیه السلام را عطشان کشتند!» [على یزدى حایرى، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب (عج)، على عاشور، بیروت: مؤسسة الأعلمى، 1422ه.ق، ج 2، ص 233]
نمی دانم قصد امام عزیز ما، از این فرمایش چیست! آیا او می خواهد بفرماید من فرزند همانی هستم که برای او در دل غرب، نیویورک، روز حسین علیه السلام می گیرند؛ همان که به ظلم ستیزی و مظلومیت می شناسید همان که پاک بود و عاشق هدایت مردم؛ ولی سیاه دلان آزارش دادند و او را خارجی و خارج از دین، خواندند کسی را که تجسم دین بود و تمام حرکات و گفتارش آموزش دین! شاید منظور مولا از بیان این جمله، قوّت قلب مستضعفان عالم و ایجاد دلهره در قلب مستکبران عالم باشد. طلبه ای نوپا به خواستگاری دختری رفت عالم زاده؛ وقتی پدر دختر از او پرسید چه باعث شد که تو با این مقام، به خواستگاری دختر من، جرأت یافتی؟! با زیرکی پاسخ داد: از عوامل معرفه شدن اسم، اضافه کردن او به عَلَم است؛ خواستم با اضافه شدن به شما، معرفه شوم. لبخندی بر لبان عالم نقش بست و به خواست او پاسخ مثبت داد.
پیش بینی امیرالمومنین(علیه السلام) برای جامعه امروز ما !
«انبار مسلک» ها کسانی اند که می دوند تا داشته باشند بعد تلاش بیشتر تا بهتر و گرانترش را صاحب شوند و بعد دنبال این هستند که تعداد آن را افزایش دهند. نکته مهم در این افراد، انباشته سازی بی مصرف است.
نمونه این افراد کسی است که تلاش می کند از مستاجری خلاص و صاحب خانه شود. بعد از آنکه در یک واحد آپارتمان جمع و جور مأوی گرفت به دنبال نقل مکان به یک خانه حیاط دار می افتد و بعد مدام در تلاش است تا بر تعداد املاک خود بیفزاید و سند روی سند بایگانی کند و دلخوش دارد که املاک او فلان تعداد است و این در حالی است که همان آپارتمان و یا نهایت همان خانه حیاط دار اولی برای زندگی او کافی بود.
افرادی با این روحیه و یا بهتر بگوییم با این فرهنگ، بسته به اوضاع اقتصادی جامعه هر بار نقطه ای را هدف گرفته و به سوی آن هجوم می برند و آن حرص و ولع را خرج آنجا می کنند. برای این افراد فرقی بین ملک و مرغ نیست، خودرو و ارز هم فرقی با هم ندارند؛ هدف این است که در ماراتون خرید و انباشت نباید کم آورد.
قرآن کریم با تعبیر «تَكاَثرٌ فىِ الْأَمْوَال» از این فرهنگ به فرهنگ تکاثر یاد می کند و آن را جلوه ای از رفتار دلباختگان به دنیا می داند [1] و آن را مانعی برای داشتن یک زندگی دینی و توجه به کمالات انسانی می داند: أَلْهاكم التَّكاثر [2]؛ تفاخر و مباهات بر یكدیگر به کثرت ثروت و انواع دارایی ها، شما را از خدا و قیامت به خود مشغول داشت.
با مطالعه سخنان امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه می توان داروی شفابخشی برای این درد عالمگیر پیدا کرد؛ دارویی که مبتلایان را شفا و اهل سلامت را در برابر آن مصونیت می بخشد.
وفا، صبر، ایثار، ثبات در همراهی همسر همه ویژگیهایی است که لازم است یک زن برای شیرین شدن طعم زندگی داشته باشد.
شاید عده ای از زنان امروز یادشان رفته است، زن با احساسات، استقامت وگذشت به روزهای زندگی معنا می بخشد. حماسه حسینی مکتبی است که زنان می تواند از آموزه های آن در خانواده استفاده کنند. این واقعه از حضور زنان و شهامت هایشان سخن می گوید. حماسه ای که الگو برداری از آن کمک می کند تا حال و روز زندگی های امروز بهتر شود. یکی از درس های بسیار مهم واقعه کربلا، نشان دادن جایگاه صحیح و نقش زنان در اجتماع است. آنان با حفظ عفت خود به خوبی این مهم را انجام دادند و شهادت پسر،پدر و شوهر را تحمل کردند و تکیه گاه خانواده در امتحان الهی بودند.
انسجام خانواده به عهده زنان است، این پیوند فراهم نمی شود مگر اینکه زنان با تعهدی که به خانواده دارند اسباب آن را فراهم آورند تا خانواده در تمام شرایط کنار هم باشند
سنگین ترین مسئولیت ادامه قیام و رساندن پیام شهدا بر دوش بانوان بود. نمونه هایی از نقش حساس بانوان در شکل گیری نهضت به چشم می خورد؛ از جمله همسر زهیر بن قین که شوی خود را به یاری امام علیه السلام دعوت کرد(1)، نیز همسر مسلم بن عوسجه که خود را همراه او به اردوگاه حسین علیه السلام رساند(2) و به نظر می رسد هم او بوده که بعد از شهادت مسلم، فرزند خود را آماده نبرد کرد و به میدان فرستاد.(3) هم چنین مادرانی که هنگام جانبازی عزیزان خود در مقابل خیمه ها ایستاده بودند و آنان را نظاره می کردند.(4) همچنین رباب همسرامام حسین (علیه السلام) که نقل شده است: تحمل ایشان در شهادت طفل شیرخوار حضرت علی اصغر(علیه السلام) مثال زدنی است بدین جهت اسوه و الگویی برای تمام عالم بالاخص زنان است.
مهمترین نکته در این حماسه این است که پس از شهادت ابا عبدالله (علیه السلام)، پناه کودکان و زنان، دختر امیر المومنین علیه السلام ، حضرت زینب(سلام الله علیها)، نمونه ای از نقش بانوان در شکل گیری نهضت حسینی است. بنابرگزارش مسلم جصاص، بانو ام کلثوم (علیه السلام) هنگام ورود به کوفه فرمود: شما زنها می توانستید به نحوی ما را یاری کنید و حداقل مردان خود را از جنگ با ما بازدارید، ولی این کار را نکردید و حال فقط گریه می کنید، این گریه ها چه سودی دارد.(5) شاید امروز هم زنان ما در حماسه حسینی دیگری هستند و وظیفه سنگین شان را در زندگی فراموش کرده اند. به راستی امروز زنان در این کارزار چه باید بکنند؟
در مقالات گذشته به بررسی آیین های عزاداری محرم در برخی از نواحی ایران پرداختیم و در ادامه آداب و رسوم یکی دیگر از استانهای ایران را بازگو خواهیم کرد.
در زنجان ایام محرم به عنوان روزهای برآورده شدن حاجات و خیر و خوبی در بین مردم شناخته می شود به همین دلیل هنوز هم در روزهای محرم هرکسی به وسع خود در اطعام نیازمندان می کوشد. آداب بسیاری در بین مردم این دیار در زمان های عزاداری جاری است،اما یکی از مهم ترین مکان هایی که مردم این شهر نسبتاً کوچک برای عزاداری جمع می شوند حسینه اعظم زنجان است که حتی از کشورها و شهرهای همسایه مسلمان نیز گاهی برای شرکت در این مراسم حضور دارند.
مراسم حسینیه اعظم زنجان
حسینیه اعظم زنجان و گرمابه قدیمی آن از اماکن مذهبی شیعیان است که از قدیم مركز تجمع عزاداران و حسینیان بوده است و جنوبی ترین بخش بافت قدیمی شهر زنجان و در محله ای معروف به «سیدلر» واقع شده که به دروازه جنوبی شهر (دروازه قلتوق) مشرف است. قدمت این مکان به حدود یک قرن پیش می رسد.
حسینیه اعظم زنجان بیشتر به خاطر دسته ای که هرسال محرم به یاد سقای دشت کربلا در هشتمین روز ماه محرم دارد مشهور است
البته این بنا در هجوم حوادث زمان چندین بار تخریب و ویران بود ولی به دلیل ارادت خاص مردم منطقه در مراحل مختلف بازسازی و مرمت گردید.بر مبنای مدارک تاریخی اکثر مساجد و تکایای زنجان دارای اسم از نظر وقف کننده ، سازنده و محله می باشد و این مکان تنها مکانی است که فاقد اسم از نظر شخص و محله ( در زمان گذشته) است بنابراین با جرات می توان گفت که تنها مکان اصلی بعنوان تکیه و حسینیه ی عزاداری در شهر زنجان در طول تاریخ بوده است.
افزایش جرایم، بی قانونی و انزوا نتیجه کمرنگ شدن همبستگی در میان اعضای یک جامعه است. اما چگونه در دنیای مدرن امروزی که نقطه اهمیت خود را بر روی فرد گذاشته است، این ویژگی قوت خود را باز می یابد؟
همبستگی تنها ویژگی انسانی است که او را از قانون جنگل دور می سازد. همبستگی یا همان احساس یک دلی باجمع، توجه به دیگری و اهمیت قائل شدن برای روح جمعی والاترین خصوصیت بشر است که او را از خطر نابودی رهانیده و او را به یک انسان متمدن تبدیل می کند. هر چه این همبستگی کمتر شود به تبع آن احتمال بروز بزه و جرم نیز افزایش می یابد به همین خاطر بسیاری بر این عقیده اند که در شهرها و مناطق کوچک مانند روستاها به دلیل بالابودن میزان همبستگی اجتماعی آمار جرم و جنایت بسیار پایین تر از کلانشهرها و مناطق شلوغ و پرجمعیت است. می توان قاطعانه گفت که افزایش جرایم، بی قانونی و انزوا نتیجه کمرنگ شدن این ویژگی در میان اعضای یک جامعه است. اما چگونه در دنیای مدرن امروزی که نقطه اهمیت خود را بر روی فرد گذاشته است، این ویژگی قوت خود را باز می یابد؟ به عقیده جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی تنها راه خروج از این بن بست چنگ زدن به دین و مذهب به عنوان بارزترین جلوه همبستگی و محکم ترین پایگاه آن است. بخش عظیمی از آموزش های دینی ما مربوط به روابط اجتماعی و مناسکی می شود که در جمع انجام می گیرد. به طور کلی در اسلام به دلیل اهمیت این موضوع، بر انجام اعمالی توصیه شده که طبیعتاً میزان همبستگی اجتماعی را افزایش می دهد. بعنوان مثال حج و نماز جماعت نمونه بارزی در این خصوص است. هیات های عزاداری و سینه زنی، پخت و پخش نذری، انجام کارهای خیریه و رسیدگی به ایتام از مناسکی هستند که در ماه محرم باعث گره زدن افراد بسیاری به یکدیگر به زیباترین وجه خود می شوند.
هر ساله در ابتدای محرم پرچم سرخ گنبد امام حسین (ع) به پرچم مشکی بعنوان عزاداری تغییر پیدا میکند.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، هر ساله در ابتدای محرم پرچم سرخ گنبد امام حسین (ع) به پرچم مشکی بعنوان عزاداری تغییر پیدا میکند.
اصل پرچم قرمز هم یک سنت عربی است و فردی که کشته میشود تا انتقامش گرفته نشده پرچم قرمز بر سر مزارش است و دلیلش این است که هنوز انتقام خون امام حسین گرفته نشده تا امام زمان(عج) ظهور کنند.
باز هم حادثه ای و کشف روایتی و شورآفرینانی که ای منتظران، ظهور نزدیک است. بعد از حادثه غمبار مِنا، چشم عده ای به روایتی در کتاب موعودنامه خیره شد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود...
«صیحه ای در رمضان شنیده می شود ... قبیله ها در ماه ذی الحجه به جنگ بر می خیزند و نشان آن این است که حجاج را غارت می کنند و فاجعه بزرگی در منا روی می دهد که افراد بی شماری کشته می شوند و خون ها ریخته می شود و بر جمرات می ریزند.» با این دو آدرس: «روزگار رهایی، ج2، ص865 ؛ بحارالانوار، ج51، ص81»
و اکنون این سوال که بر اساس این روایت آیا حادثه مِنا نشانی از ظهور است؟ برای پاسخ، نخست لازم است اعتبار این روایت ارزیابی شود (بحث صدور روایت) سپس معنا و مراد آن بدست آید (بحث دلالت روایت). بعد از گذر از این دو مرحله است که می توان عالمانه و عادلانه به آن پرسش پاسخ گفت. با ذکر این نکته اگر روایت مورد نظر در مرحله اول نشان اعتبار کسب نکرد، به این معنا که یا از اعتبار ساقط شد و یا اعتبار آن به شدت مورد تردید قرار گرفت کار به مرحله دوم که بررسی معنا و مراد معصوم (علیه السلام) است نمی رسد.
اما این روایت:
بر اساس ترجمه ارائه شده و جستجو در منابع ذکر شد آن، روشن گردید: 1. روایت نقل شده تنها در منبع اول (روزگار تنهایی) وجود دارد و در منبع دوم (بحارالانوار) چنین روایتی وجود ندارد. 2. کتاب «روزگار رهایی» که ترجمه کتاب «یوم الخلاص» نوشت کامل سلیمان است در آدرس یاد شده، این حدیث را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله ذکر می کند: «سیکون فی رمضان صوتٌ و فی شوال مَعمَعة و فی ذی الحجة تحارب القبائل و علامته ان ی نهَب الحاجّ و تکون مَلحَمة مِنی و تکث ر فیها القَتلی و تسیل فیها الدماء حتی تسیل دماؤهم علی الجَمرَة»
در میان مردم احادیثی از رسول خدا صلی الله و علیه وآله خوانده می شد که گاه معنای درست آن را نمی دانستند. خوشوقتی ما از این است که شخصی درباره یکی از آن احادیث از امام هادی علیه السلام سوال کرد و باعث بازشدن دریچه ای از علم الهی بر روی ما شد.
یکی از این احادیث درباره روزهای هفته و دشمنی کردن با آن بود. خوش وقتی ما از این است که شخصی درباره آن حدیث از امام هادی علیه السلام سوال کرد و به این سبب باعث باز شدن دریچه ای از علم الهی بر روی ما شد. در اینجا می خواهیم در این باره سخن بگوییم و ضمناً جریان جالبی از علاقه شیعیان به اهل بیت علیهم السلام را حتی در هنگام خطر نقل کنیم.
به دنبال امام خود برای نجات از شبهات حتی در دل دشمن
نوه امام رضا و فرزند حضرت جواد یعنی حضرت علی بن محمد النقی علیهم السلام ملقب به «هادی» می باشند. یکی از حاکمان زمان ایشان متوکل عباسی، فردی بسیار کینه توز و سختگیر علیه شیعیان و ائمه اطهار علیهم السلام بود. متوکل، امام هادی علیه السلام را در جایی حبس کرده بود و شخصی به نام "صقر" از شیعیان آن حضرت، جویای احوال آن حضرت بود. صقر خود را به محل حبس امام علیه السلام رساند و به روشی که معلوم نشود از شیعیان آن حضرت است، به دنبال ملاقات با ایشان بود که سرانجام به شیوه جالبی موفق شد. مأمور ارشد آن مکان هم از شیعیانی بود که عقیده خود را پنهان می کرد اما منظور صقر را فهمید و او را به سوی حضرت هادی علیه السلام راهنمایی کرد. ملاقات او با امام علیه السلام به خاطر رعایت مسائل امنیتی کوتاه بود و او ضمن جویا شدن احوال حضرت، از ایشان سوالی نیز پرسید که این، موضوع نوشته ماست.
بنا بر پاره ای از روایات ماثور، نرجس خاتون، مادر مکرمه امام زمان(عج) به جناب شمعون الصفا نسب می برد. شمعون، پیامبر خدا و وصی حضرت عیسی(ع) است.
بنا بر اعتقاد مسلمین، از آدم ابوالبشر(ع) تا پیامبر خاتم(ص)، پیامبری بر خلق برانگیخته نشد مگر اینکه خلیفه و جانشین بعد از خود را به مردمان معرفی کرد. در همین راستا، مرحوم قطب راوندی در کتاب "قصص الانبیاء"، نام کثیری از اوصیای پیامبران را در ضمن روایتی منقول از نبی مکرم اسلام آورده که در فرازی از آن نام وصی حضرت عیسی (ع) بدین صورت آمده است: «و اوصی عیسی الی شمعون بن حمون الصفا».[1] بین مسیحیان و مسلمانان اتفاق نظر وجود دارد که شمعون الصفا(ع) وصی بلافصل حضرت عیسی(ع) است. شمعون در نزد مسیحیان به نام "پطرس" نیز خوانده می شود. زبان رایج در زمان حضرت عیسی(ع) یونانی است و بیتروس که احتمالا همان پطرس است، در لغت یونانی به معنای صخره است. گفته اند حضرت مسیح(ع) این نام را بر وی نهاده چراکه حضرتش در ایمان چونان صخره ای پرصلابت بوده است. پدرش یونا و پیشه هر دو (پدر و پسر )ماهی گیری بوده است. بنا به روایت عهد جدید وی به زبانهای آرامی(زبان مادری پطرس) و یونانی تسلط داشته است. [2]
روز نهم ماه ذی الحجه الحرام را روز "عرفه" نامیده اند ، روز عرفه خصوصیات منحصر به فردی دارد ، اگر چه این روز بزرگ عید نیست ؛ اما از آن به عنوان یکی از اعیاد بزرگ یاد می شود ؛ چرا که در این روز بزرگ خالق مهربان، نگاهی ویژه به بندگان خود دارد ، روزی برای درخواست کردن و جواب گرفتن ، روز پاک شدن از گناهان بسیار، روز رهایی از آتش ....
فاطمه محمدی -بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
روز عرفه جایگاه ویژه ای در میان روزهای دیگر سال دارد به دلیل چند خصوصیت ویژه :
"دعا" رشته اتصال بنده با خدای خود است، دعا باعث ارزشمند شدن بندگان نزد خداوند متعال می شود ، قرآن کریم می فرماید : «قلْ ما یَعْبَؤا بِکمْ رَبِّی لَوْ لا دعاؤکمْ فَقَدْ کَذَّبْتمْ فَسَوْفَ یَکون لِزاماً»؛( فرقان، 77) بگو: اگر دعایتان نباشد پروردگارم به شما ارج و منزلتی ننهد.
دعا کلید دست یافتن به گنجینه های عرش اعلی است، دعا کردن یعنی اتصال قطره وجود انسانی به اقیانوس لایزال الهی... دعا کردن همیشه خوب است اما گاهی خیلی خوب است به اصلاح نور علی نور است ، گاهی شرایطی پیش می آید که دعا کردن عین استجابت است ، مثل همین امروز ، مثل روز بزرگ عرفه، روزی که سفارش های اکید شده است که تا می توانیم برای خود و دیگران دعا کنیم.
شب و روزی مخصوص دعا کردن !
شب عرفه دارای برکتی است که احیا و عبادت در آن معادل صد و هفتاد سال شمرده شده است، و روز عرفه ، روزى است كه حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فرا خوانده و سفره های جود و احسان خود را براى ایشان گسترانیده است. (کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی) امام علی علیه السلام می فرماید: «خداوند کلید گنجینه ها(ی رحمتش) را در دستان تو قرار داده است، که به تو اجازه داده از او درخواست کنی تا هر گاه بخواهی، درهای نعمتش را با دعا بگشایی و بارش باران رحمتش را طلب نمایی؛ پس اگر اجابت دعایت به تأخیر افتاد، این تأخیر تو را ناامید نسازد».( نهج البلاغه ، نامه 31)
در قرآن وقتی دامنه سخن به مسائل جنسی کشیده میشود، جلوههای ادب خداوند بروز میکند. صراحت جایش را به کنایت میدهد. نه به گونه تحریکآمیز سخن رانده میشود و نه چندان که حکم مسئله در پس پرده حیا و ادب، مخفی بماند.
از حضرت آفتاب و پیامبر آب و آئینه - درود خدا بر او و خاندانش - مروی است که: «إنّ هذا القرآن مأدبه الله فتعلّموا مأدبته ما استطعتم».(1) مَأدَبه ، به فتح دال یعنی ادب و تقویم خلق. مَأدبه ، به ضمّ دال یعنی طعام مهمانی. بدین وجه، معنی «القرآن مأدَبه الله»، این است که قرآن برای ادب و تقویم خلق است. "ادب"، نگاه داشت حدّ هر چیز و "تقویم"، راست و درست ایستاندن است. این وجه با تعلّموا مناسب تر است. پس معنی حدیث این که « قرآن، ادب و دستور الهی است از این مَأدَبه الله، ادب فرا بگیرید و حدّ انسانی خودتان را حفظ کنید و نگاه بدارید و بدین دستور خودتان را راست و درست به بار بیاورید و به فعلیّت برسانید.» مَأدَبه، فرهنگستان و ادبستان است که به تخفیف می گوییم دبستان. مَأدَبه؛ مکتب و مدرسه است که جای تأدیب و تربیت است. آن جایی که به انسان ادب یاد می دهند آن جا را مَأدَبه می گویند. قرآن به انسان ادب یاد می دهد. (2).
بنی اسرائیلیان قوم محمد صلی الله علیه و آله کدامند؟
بنی اسرائیل، از نسل حضرت یعقوب علیه السلام هستند و آیات قرآنی فراوانی در ارتباط با آنان نازل شده است. این قوم به طور ویژه دارای دین یهود می باشند و آیات فراوانی هم درباره یهودیان و نحوه دینداری آنها در قرآن آمده است.
می دانیم که تأکید ها و تکرارهای قرآن بی حکمت نیست و در اینجا به حکمتی در این باره اشاره میکنیم.
شروع داستان قوم بنی اسرائیل
ملائکه الهی در سن کهنسالی به ابراهیم علیه السلام بشارت فرزند دادند. او از همسر نازای خود بعد از عمری انتظار دارای فرزندی شد که نام او را اسحاق علیه السلام گذاشت و او نیز دارای فرزندی به نام یعقوب و ملقب به اسرائیل گردید و فرزندان او به مرور زمان تبدیل به قومی مشهور و تأثیر گذار به نام بنی اسرائیل گردیدند.
اقامت در مصر از زمان یوسف علیه السلام و خروج از آن در زمان موسی علیه السلام، سرگردانی در بیابان، دوران داوران، دوران پادشاهان، دو دولت مختلف، تاخت و تاز دشمنان و دوران اسارت و تخریب شهر و پراکندگی جمعیت و نابودی متون دینی که چند بار اتفاق افتاده است، تاریخ این قوم را به شکلی خاص رقم زده است.
نویسندگان، حضور بنی اسرائیل در مناطق مختلف را باعث جلب فرهنگ ها و عقاید مختلف در بین آنها دانسته اند (مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 12) آنان به رغم تاریخ پرفراز و نشیبشان و به رغم سکونت در مناطق گوناگون جهان، هویت قومی خود را که پیوند با هویت دینی شان دارد در خود حفظ کرده اند و هم اینک به قوم یهود معروف هستند.
صفحه طرفداران حاج قاسم سلیمانی در اینستاگرام عکسی از این سردار در دوران جوانی و در میان همرزمانش را به اشتراک گذاشته است.
به گزارش خبرنگار اخبار داغگروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، متولد سال 1336 در شهرستان رابر از توابع استان کرمان است، او در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق فرمانده لشکر 41 ثارالله کرمان بود.
صفحه طرفداران حاج قاسم سلیمانی در اینستاگرام تصاویر کمتر دیده شده ای از سردار سلیمانی در دوران جوانی و دفاع مقدس به اشتراک گذاشته است.
دل بستگی به دنیا و اینکه انسان چون حیوان مشغول شکم بارگی باشد، باعث نابودی و دل مردگی می شود. غذاهای رنگارنگ هر سمت و سو باشد، او به آن سمت می لغزد و عاقبت رسوا می شود؛ چیزی که موجب سقوط آدم و حوا شد و آن ها را از بهشت برین به زمین کشید.
شهوت در لغت به معنای میل، رغبت و خواسته است. یکی از مهم ترین رذایل، شکم است که انسان را در چراگاه حیوانیت نگه داشته، در میان خوردنی های رنگارنگ می غلطاند و روح را از اوج گرفتن به سوی ملکوت باز می دارد. همچنین انسان را از حرکت در مسیر فطرت که رسیدن به خداست، باز می دارد.
امام علی (علیه السلام) فرموده است: «فَمَا خُلِقتُ لِیَشغَلَنِی أَکلُ الطَّیِّبَاتِ کَالبَهِیمَةِ المَربُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا؛ آفریده نشدم که خوردن خوراکی های پاکیزه مرا به خود مشغول دارد، همچون حیوان پرواری که تمام همش علف است یا همچون حیوان رها شده ای که شغلش چریدن، خوردن و پر کردن شکم می باشد».(1)
پر کردن شکم اگر چه از حلال باشد، انسان را از تعالی و رشد باز می دارد. امام در وصیتش به محمد حنفیه می فرماید: «مَن لَم یُعطِ نَفسَهُ شَهوَتَهَا أَصَابَ رُشدَهُ؛ کسی که به خواسته ها و شهوات نفسش پاسخ ندهد، به رشد و کمال رسد».(2)
این نکته را هم خوب است فراموش نکنیم که نکته ای که اسلام بر آن تأکید فراوان دارد، توجه صرف داشتن به خوردن و شکم و خوراک است وگرنه حداعتدال در این زمینه هم لازم بوده و هم مورد توجه اسلام قرار دارد .
نکته ی مهم این است که دل بستگی صرف به دنیا و اینکه انسان چون حیوان مشغول شکم بارگی باشد، باعث نابودی و دل مردگی می شود. غذاهای رنگارنگ هر سمت و سو باشد، او به آن سمت می لغزد و عاقبت رسوا می شود؛ چیزی که موجب سقوط آدم و حوا شد و آن ها را از بهشت برین به زمین کشید. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «غذای زیاد قلب را می میراند؛ همانگونه که آب زیاد، زراعت را از بین می برد».(3)
شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» درباره کیفر قابیل فرزند خطارکار حضرت آدم(ع) و دو نفر از بنی اسرائیل و دو تن از امت اسلام با توجه به روایات رسیده این چنین نقل می کند:
- راوى می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: در روز قیامت عذاب هفت نفر از همه سختتر است: فرزند آدم(ع) که برادرش را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) در مورد خداوند بحث و خدا را انکار کرد، دو نفر از بنى اسرائیل که قوم خود را یهودى و مسیحى کردند، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم و دو نفر از این امت که یکى از آنها بدتر از دیگران است و در تابوتى شیشهاى در زیر جهنم در دریاهایى از آتش قرار دارد.
زن قُرَشی به دیگر زنان پیامبر(ص) فخر میفروخت که نکاح من به دست خدا بود و نکاح شما به دست اهلتان.
یکی از آیات بحثانگیز قرآن که دستاویز طعن منافقان و نقد مستشرقان اسلامستیز گردیده است، کریمه 37 سوره مبارکه احزاب است که میفرماید: «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِكْ عَلَیْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفی فی نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدیهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ فَلَمَّا قَضى زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَیْ لا یَكُونَ عَلَى الْمُوْمِنینَ حَرَجٌ فی أَزْواجِ أَدْعِیائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا»[(به خاطر بیاور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودى [به فرزند خواندهات «زید»] مىگفتى: «همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهیز!» (و پیوسته این امر را تكرار مىكردى)؛ و در دل چیزى را پنهان مىداشتى كه خداوند آن را آشكار مىكند؛ و از مردم مىترسیدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زید نیازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآوردیم تا مشكلى براى مومنان در ازدواج با همسران پسر خواندههایشان- هنگامى كه طلاق گیرند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنت غلط تحریم این زنان باید شكسته شود).] این آیه اشاره دارد به موضوع ازدواج پیامبر(ص) با همسر مطلقه پسرخواندهاش، زید بن حارثه. سبب تشریع این آیه، چنانکه از مفاد آن مستفاد است، برانداختن یک باور نادرست و رسم دیرینه جاهلی است که بر مبنای آن، ازدواج با پسرخوانده، حرام انگاشته میشده است. برخی مفسران که چندان عنایتی به سره از ناسره جدا کردن احادیث ندارند در اینجا سخنانی سردادهاند که هم مایه وهن شخصیت پیامبر(ص) است و هم دستمایه گزافهگویی دشمن. چندانکه استناد به این ماجرای ساختگی، از زمانهای دور، همواره جای ثابتی در ادبیات جدلی مسیحیت در تضاد با اسلامیت داشته است.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد گاهی دلتان شما را در همان جایی که نشسته اید به یک زیارت عاشقانه برده باشد ، بارها به ما گفته اند دل ها را راهی کنید ... راهی کربلا... راهی مشهد ... راهی مدینه... . این دل سرعتش زیاد است، می رود و ما را هم با خود می برد.
گاهی دل ها بهانه گیر می شوند، مثل کودکی سرکش هر چه دستش بدهی، پس می زند. گاهی دل ها حال خوشی ندارند هر بهانه ای هم برایش جور کنی باز ناخوش است، زبان ندارد که دردش را بگوید، با زبان بی زبانی می گوید گرفته است، می گوید حالش خوب نیست و این دنیای پر زرق و برق و محبوب ما، برایش هیچ جذابیتی ندارد. تو هم سکوت می کنی تا بهتر درکش کنی، وقتی این دل در کنج سینه، پشت به دنیای ما می نشیند، حاضریم هر کاری کنیم تا روی خوشش را ببینیم، زندگی ای که دلش گرفته باشد زندگی نیست. گاهی برش می داریم و می بریمش بیرون، پارک، سینما، بازار، تا شاید حالش بهتر شود، اما نمی شود که نمی شود....
مگر دروغ گناه نیست؟ پس چگونه است که تقیه، که نوعی دروغ است، یکی از مسلّمات مذهب تشیع شمرده میشود؟
گاهی گفته میشود تقیه، مصداق دروغ و شاخهای از نفاق و دورویی است و دروغ و نفاق هر دو در آئین اسلام حرام و مذموم است، با این حال، چگونه است که علمای شیعه تقیه را مجاز میانگارند؟ در پاسخ بدین سوال، نخست باید ببینیم "تقیّه" در منابع مکتوب دینی به چه معناست؟ آنگاه به ترسیم تفاوتها و مرزهای مفاهیم سهگانه "تقیه"، "دروغ" و "نفاق" خواهیم پرداخت.
مفهوم واژگانی "تقیّه"
واژه "تقیه" با کلمات "تقوا" و "وقایه" همریشه اند و هر سه از ماده "وقی یقی" مشتق شدهاند که به معنای خویشتنداری و خودنگهداری است. عرب به سپر میگوید: وقایه. ترجمانی چون پرهیزکاری، برحذرداشتن، خداترسی و...همه از لوازم و فروعات مفهوم تقوا و تقیّه هستند نه اصل مفهوم.
مفهوم اصطلاحی "تقیّه"
"تقیه" اما در اصطلاح عبارت است از اینکه انسان برای حفظ جان، مال و یا آبروی خود از گزند مخالف مجبور شود سخنی بگوید و یا عملی مرتکب شود که در باطن بدان اعتقاد ندارد.
"تقیّه" در قرآن
تقیّ هجدای از حکم عقل، اصلی است که در آیات متعددی از قرآن مورد تایید قرار گرفته است. ما در
در قرآن آمده که حضرت موسی(ع) وقتی از میقات بازگشت و جریان گوسالهپرستی بنیاسرائیل را از نزدیک مشاهده کرد، آنقدر عصبانی شد که لوحنوشتههای احکام خدا را به زمین افکند! آیا این مساله، بیاحترامی به آیات الهی نیست؟
ماجرای مواجهه حضرت موسی(ع) با بنیاسرائیل پس از بازگشت از میقات از جمله آیات سوالبرانگیز قرآن کریم است. خداوند در کریمه 150 سوره مبارکه اعراف، این صحنه را اینگونه تصویر میکند: وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَى الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ كادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ (اعراف/150) [و چون موسى، خشمناك و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من چه بد جانشینى براى من بودید! آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید؟ و الواح را افكند و [موى] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشید. [هارون] گفت: «اى فرزند مادرم، این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود كه مرا بكشند؛ پس مرا دشمنشاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده.» ]
گروه تروریستی داعش 300 زن عرب و غیر عرب را با هدف انجام جهاد نکاح وارد موصل کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، هر روز شاهد جنایات وحشیانه جدیدی از گروه تروریستی داعش در کشورهای عراق، سوریه و ...هستیم که خواندن اخبار و تصاویر جنایات این گروه تکفیری دل هر انسانی را میآزارد، این گزارش مروری بر اخبار «داعش» در ساعات گذشته است.
به رغم تشدید حملات هواپیماهای ائتلاف بینالمللی، بررسیهای نظامی نشان میدهد این حملات با میزان خطری که حضور داعش در منطقه ایجاد کرده است، تناسبی ندارد.
سلام دوستان وسروران عزیز
به وبلاگ خودتان خوش آمدید امیدوارم لحظات شادی داشته باشید لطفا پس از خواندن و مشاهده هر مطلب نظرات خود را مرقوم فرمایید. متشکرم