اقتصاددان ارشد بانک جهانی در امور خاورمیانه گفت رفع تحریم ها علیه ایران دارایی بادآورده ای را عاید این کشور می کند.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ؛اقتصاددان ارشد بانک جهانی در امور خاورمیانه و شمال آفریقا گفت رفع تحریم ها علیه ایران دارایی بادآورده را عاید این کشور می کند.
شانتایانن دواراجان که در گفتوگو با پایگاه خبری اسپوتنیک سخن می گفت افزود: ما این دارایی ها را دارایی های بادآورده می نامیم و این یک اصطلاح فنی در اقتصاد است و زمانی به کار می رود که منابع در دسترس یک کشور به طور یکباره افزایش یابد.
اشاره این کارشناس بانک جهانی به اثرات رفع تحریم های ایران بر اساس توافق هسته ای بوده است.
نام اسپرولینا چندان آشنا نیست و خیلی از افراد اصلاً نمیدانند جلبکی با ویژگیها و خواص اسپرولینا وجود دارد. درست است که این جلبک ظاهر و البته طعم دلچسبی ندارد اما گنجینهای از خواص است. به همین دلیل سازمان بهداشت جهانی و سازمان ملل متحد سفارش کردهاند که این جلبک به صورت مکمل وارد برنامهی غذایی شود.
اسپرولینا حاوی خواص زیادی است که در این مطلب به دو خاصیت شگفتانگیز آن اشاره میکنیم؛ یکی کمک به لاغری و دیگری مقابله با پیری. لطفاً با ما همراه باشید.
اسپرولینا چیست؟ اسپرولینا یک جلبک سبزآبی و حلزونی شکل است. نتایج بررسیها نشان میدهد که اسپرولینا یک جلبک واقعی نیست بلکه جزو ارگانیسمهای زنده محسوب میشود. نکتهی مهم این است که اسپرولینا حاوی میزان زیادی پروتئین است. میزان پروتئینهای قابل هضم این جلبک بیشتر از پروتئین موجود در گوشت گاو تخمین زده شده است. از این گذشته اسپرولینا حاوی ویتامینهای A،B1،B2،B5،B6، اسیدفولیک و ویتامین E و H و همچنین ویتامین B12 است. گفته میشود که ناسا جلبک اسپرولینا را دربرنامهی غذایی فضانوردان وارد کرده است تا در طول دورهی مأموریتهای فضایی مصرف کنند. این جلبک همچنین توسط ورزشکاران در طول مسابقات ورزشی مصرف میشود. چون باعث افزایش کارایی آنها شده و باعث میشود بدن آنها در کوتاهمدت احیا شده و تقویت شود.
تصور کنید برای اولین بار به مکانی ناشناخته سفر می کنید. اگر یک راهنمای آشنا به منطقه همراهتان نباشد و ابزاری مانند نقشه،جی پی اس یا قطب نما نداشته باشید ، به احتمال زیاد گم شدنتان حتمی است.
تصور کنید برای اولین بار به مکانی ناشناخته سفر می کنید. اگر یک راهنمای آشنا به منطقه همراهتان نباشد و ابزاری مانند نقشه،جی پی اس یا قطب نما نداشته باشید ، به احتمال زیاد گم شدنتان حتمی است. اما نگران نباشید. ما تنهایتان نمی گذاریم و در این مقاله به شما یاد خواهیم داد که بدون هیچ ابزاری در مکانهای ناشناخته ، مسیرتان را پیدا کنید.
اگر روز و هوا روشن است می توانید راههای زیر را امتحان کنید : جهتیابی با سمت خورشید همانطور که همگی می دانیم محل طلوع خورشید مشرق و محل غروب آن مغرب است . برای جهت یابی کافی است که بتوانیم یکی از جهات اصلی را پیدا کنیم آنگاه می توانیم با استفاده از رابطه ی معروف زیر سایر جهات را بیابیم :
اگر دست راست بطرف مشرق باشد؛ آنگاه دست چپ مغرب را نشان میدهد دراین حالت روبرو شمال و پشت سر جنوب خواهد بود . این مطلب فقط در اول بهار و پائیز صحیح است، یعنی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد که البته به سادگی قابل تصحیح است. به عنوان مثال در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید ' حداقل ' حدود 23.5 ( بیست و سه و نیم ) درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست.
بی شک همه ما این ضرب المثل قدیمی را شنیده ایم که می گوید: "از محبت خارها گل می شود". مهرورزی و دوست داشتن موهبتی است که خداوند متعال در وجود تمامی انسان ها نهاده است. اما گاه به دلیل بی توجهی فراموشش می کنیم. گاه از محبت کردن خجالت می کشیم و در بسیاری موارد اثرات معجزه آسای مهر ورزیدن را از یاد می بریم.
بررسی های دینی و علمی به خوبی این مسئله را نشان می دهد که یکی از بهترین راه های تربیت فرزندان محبت کردن بدان هاست. والدین با نشان دادن علاقه خویش به فرزندان، می توانند آنان را در مسیر صحیح زندگی قرار دهند و خوب بودن را بدان ها آموزش دهند. استفاده از تنبیه، داد زدن، قهر کردن های پی در پی، توبیخ های مدام و ... در بسیاری موارد نه تنها کارساز نبوده بلکه کودک را به موجودی لجباز و خودسر تبدیل می کند. در حالی که استفاده از ابزار محبت می تواند تأثیرگذارتر باشد. از این رو در روایات اسلامی و سیره پیشوایان دینی تأکیدات فراوانی بر محبت کردن به کودکان وجود دارد. گو اینکه عشق ورزیدن و گرامی داشتن فرزند، از جمله وظایف والدین شمرده شده است.
انبیاء از مطلق اذیت و آزار شیطان در امان نیستند. علامه طباطبایی در المیزان شواهدی قرآنی آورده است تا این دیدگاه را بر کرسی قبول بنشاند.
گاهی سوال میشود که قلمرو و دامنه نفوذ شیطان تا کجاست؟ آیا فعالیت گمراهکننده او فقط در حد وسوسه، تزیین، تسویل و القاء افکار باطل است؟ یا اینکه فراتر از این امور، در حوزه جسم و جسمانیات افراد بشر هم تصرف میکند؟ پاسخ اجمالی بدین سوال این است که شیطان میتواند در انسانهای عادی در محدوده نفس و بدن آنها هر دو تصرف نماید اما در انسانهای عالی مانند پیامبران و پیشوایان پاک-درود خدا بر ایشان- تنها میتواند در حوزه جسم شریفشان (و نه نفس پاکشان) اثر بگذارد.
پاسخ مشروح
شیطان پس از آنکه در جریان خلقت آدم(ع) از درگاه الهی رانده شد، سوگند یاد کرد که دست از تلاش برندارد مگر اینکه همه فرزندان آدم را گمراه سازد جز آنها که در وادی امن اخلاص یعنی مخلَصین(به فتخ لام) ماوی گزیده اند: قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ(حجر/82و83) ابلیس گفت: به عزّت تو سوگند كه همه (ى مردم) را گمراه خواهم كرد. مگر بندگان تو آنان كه خالص شدهاند.
در اجتماعی زندگی میکنیم که افراد بر مبنای ارزش ها و هنجارهای مشخصی زندگی می کنند اما آنچه مهم است اینکه این هنجارها و باورها چگونه در اذهان افراد جامعه وارد شده و تثبیت می شوند...
فاطمه ناظم زاده-بخش اجتماعی تبیان
در اجتماعی زندگی میکنیم که افراد بر مبنای ارزش ها و هنجارهای مشخصی زندگی می کنند. ارزش ها و هنجارهایی که بر مبنای فرهنگ، رسوم و باورهای مذهبی مرتبط شکل گرفته اند. آنچه مهم است اینکه این هنجارها و باورها چگونه در اذهان افراد جامعه وارد شده و تثبیت می شوند. برخی از نهادها در ارائه و انتقال این ارزش ها و مبانی فکری، نقش موثر دارند. این بدان معناست که سرعت اثرگذاری بعضی از این نهادها بیش از سایرین است و موثر بودنشان بسیار محسوس است به گونه ای که انگار رد پایشان بر جامعه، ارتباطات و روابط اجتماعی مردم باقی می ماند. مثلا نقش تلویزیون در نشر و توسعه ارزش ها و هنجارها، انکار ناپذیر است. تلویزیون این قدرت را دارد که به طور تدریجی افکار و فرهنگ یک ملت و جامعه را دگرگون کند. برخی از معانی را در چشم مخاطب پررنگ کرده و برخی دیگر را کم اهمیت جلوه دهد.
توسعه بیش از حد گردشگری بدون توجه به اصول پایداری و احترام به محیط (اعم از طبیعی و انسانی) طی سالیان زیاد، موجب شد تا سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)،به عنوان بزرگترین نهاد بینالمللی گردشگری در دنیا در پی یافتن راهکارهایی برای کاستن از اثرات منفی گردشگری بیفتد.
گردشگری یکی از مهمترین فعالیتهای اقتصادی در دنیا است و مانند هر فعالیت دیگری دارای آثار مثبت و منفی بسیاری است .طی سالیان اخیر، توسعه بیش از حد گردشگری که بدون توجه به اصول پایداری و احترام به محیط (اعم از طبیعی و انسانی) انجام گرفته بود منجر شد تا به تدریج، سیاستگذاران گردشگری در سطوح محلی، ملی و بینالمللی در پی یافتن راهکارهایی برای کاستن از اثرات منفی گردشگری بیفتند و همین امر موجب شد تا سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) ، به عنوان بزرگترین نهاد بینالمللی گردشگری در دنیا کدهای اخلاق گردشگری را در دستور کار خود قرار دهد.
در مقالۀ قبل بیان شد که خانواده اصلی ترین رکن برای شکل گیری و تربیت فرزندانی مهدوی است. و «مهدی باوری» عنصری است که انسان را رهنمون می کند به فرزندآوری و تولید نسلی مهدوی که بتواند امام غائب خود را در تشکیل جامعه ای مهدوی، یاری گرداند. بر این اساس اگر پایۀ اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستجو کنیم، زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزشها، جایگاه ویژه ای خواهد یافت. لذا نقش انسان سازی زن در طول هستی از اصیل ترین نقشهای وی بوده است.
تربیت جامعه مهدوی از دامان مادران منتظر
بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه سلام الله علیها می فرمایند: «آن گاه که زن در منزل به امور خانه و تربیت فرزند می پردازد به خدا نزدیکتر است.»[1] همچنین مفسر بزرگ جهان اسلام حضرت آیت الله جوادی آملی در اهمیت این موضوع چنین می فرمایند: «هر گاه زن اصالت را به نقشهای دیگری غیر از مادری و همسری دهد، از صراط مستقیم خارج است.» با این بیان روشن می شود که حرکت در صراط مستقیم و تقرب زن به سوی پروردگار، جز از طریق اصالت دادن به ایفای نقش کلیدی و موثر مادری و تربیت فرزندان مقدور نمی باشد. به همین جهت امام خمینی (ره) شغل اصلی زن و مهمترین کار وی را مادری و همسری دانسته است.[2] همچنین ایشان می فرمایند: «این مادر که بچه در دامن او بزرگ می شود، بزرگترین مسئولیت را دارد و شریفترین شغل در عالم، بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان است به جامعه.»[3] گویی معمار کبیر انقلاب به این نکتۀ مهم اشاره دارند که جامعۀ مهدوی نیازمند این است که فرزندانی مهدوی در دامان پرعفت مادران، بزرگ شوند و تحت تعلیم این عنصرِ مهمِ خانواده قرار بگیرند.
متاسفانه با وجود اینکه پاها جزو ارگان های مهم بدن هستند، اما اکثر ما در مراقبت از آنها کوتاهی می کنیم، یعنی اینکه تقریبا کاری برای سالم ماندن شان انجام نمی دهیم. در حالیکه بدون پاهای سالم عملا تحرکی در کار نخواهد بود. در این مطلب پنج مرحله ی ساده برای مقابله با یکی از رایج ترین مشکلات پاها یعنی پینه ارائه می دهیم. لطفا با ما همراه باشید.
اگر جزو افراد پشت میزنشین و پشت فرمان نشین نباشید و زیاد راه بروید، به احتمال زیاد با مشکل پینه و حتی میخچه پا مواجه شده اید. قرار گرفتن طولانی مدت پاها در کفش، استفاده از کفش های نامناسب، کفش های پاشنه بلند، پیاده روی زیاد، پابرهنه رفتن و غیره جزعواملی هستند که باعث ایجاد سایش در پوست پاها می شوند. زمانی که پوست پا ساییده می شود ضخیم شده و به مرور پینه می بندد.
متاسفانه با وجود اینکه پاها جزو ارگان های مهم بدن هستند، اما اکثر ما در مراقبت از آنها کوتاهی می کنیم، یعنی اینکه تقریبا کاری برای سالم ماندن شان انجام نمی دهیم. در حالیکه بدون پاهای سالم عملا حرکتی در کار نخواهد بود. در این مطلب پنج مرحله ی ساده برای مقابله با یکی از رایج ترین مشکلات پاها یعنی پینه را ارائه می دهیم. لطفا با ما همراه باشید.
بدانید که مدار و معیار امر و طریقه ما بر سه چیز است؛ شب زنده داری، لقمه حلال و توجه به نماز، به ویژه نماز اول وقت و حضور قلب در آن.
شیخ حسنعلی اصفهانی، سیر انفسی و تهذیب روح و روان را از همان کودکی و به همت پدر خویش آغاز کرد، پدرش، ملا علی اکبر، حسنعلی را از همان کودکی در هر سحرگاه بیدار و او را به نماز، دعا، راز و نیاز و یاد خدا آشنا می کرد. او بیشتر شب ها تا صبح بیدار میماند و از پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش، هر ساله ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض هر ماه را روزه دار بود. یکی از اشخاصی که در تکوین شخصیت عرفانی شیخ حسنعلی تاثیر داشته، مرحوم حاجی سید مرتضی کشمیری بوده است.
ایشان در مورد آیة الله نخودکی می فرمایند: مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی تا چهار سال در مشهد مقدس، هر شب تا صبح، قرآن را ختم می کرد و به امام رضا علیهالسلام هدیه می کرد، تا به آن مقامات رسید.
راه و روش عرفانی آیة الله نخودکی
شیخ حسنعلی درباره راه و روش عرفانی خود در جواب نامه یکی از سادات دزفول می نویسد: در طریقه حقیر، خصوصاً نماز خیلی مورد توجه است که هر چه زحمت و توجه است، به نماز معطوف دارید. بدانید که مدار و معیار امر و طریقه ما بر سه چیز است؛ شب زنده داری،لقمه حلال و توجه به نماز، به ویژه نماز اول وقتو حضور قلب در آن.»
تابستان به سرعت به روزهای آخر خود نزدیک می شود و این در حالی است که همچنان گرما مردم شهرهای مختلف کشور را آزار می دهد.
سومین ماه تابستان رسید و حالا شاید شمال و شمال غربی ایران دیدنی تر شده باشد. طبیعت این منطقه در این روزهای سال آنقدر باب میل می شود که علاقه ای ندارید تا از سکوت و هوای مطبوعش دل بکنید و به خانه برگردید. پس اگر قصد سفر در این روزها را دارید بار سفر خود را ببندید و به روستایی که به زیبایی خود را دردل کوه جا داده است سفر کنید.روستایی به نام کندوان در آذربایجان شرقی.
آنچه روستای کندوان را بر سر زبان ها انداخته است ویژگی های فرهنگی و بومی آن است اما نمی شود به سادگی از معماری عجیب و شگفت انگیز آن گذشت. روستای کندوان به دلیل ویژگی های زیادش شهرت جهانی دارد و توریست های خارجی فراوانی را به خود جلب کرده است اما هنوز خیلی از مردم ایران و بومی های منطقه پا به خاک این خطه شهید پرور و غرور انگیز نگذاشته اند. ساختار زیبا و معماری منحصر به فرد این روستا باعث شده است تا روستای کندوان درفهرست آثار قابل ثبت در میراث جهانی یونسکو قرار بگیرد هر چند هنوز این اتفاق رخ نداده است و تاکنون تلاشی برای ثبت نهایی آن انجام نشده است.
در آستانه میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام قرار داریم، امام معصومی که ما ایرانیان بیشترین انس و الفت را در بین ائمه علیهم السلام، با ایشان داریم آن هم به واسطه مرقد مطهر ایشان که در خاک ایران زمین قرار دارد.
تا دلهایمان تنگ می شود، تا مشکلات از همه طرف به ما هجوم می آورند، تا بیماری ها و ناملایمات زندگی را بر ما سخت می گیرند راهی بارگاه ملکوتی ایشان می شویم و در آن فضای نورانی جانی دوباره می گیریم و با امیدی مضاعف راهی دیار خود می شویم .
آن هایی که معرفتشان از ما بیشتر است، و حق امام و امامت را می شناسند، فقط برای عرض حاجت رو بر آستان مقدس آن امام بزگوار - که سلام و صلوات خداوند متعال بر او باد - نمی کنند. بلکه خود را موظف می دانند هر فرصت که دست می دهد، برای عرض ادب و احترام به پابوسی امام رضا علیه السلام مشرف شوند. خلاصه هر کس به اندازه همت و معرفت خود از سفره نعمت وجود مطهر امام رضا علیه السلام بهره می برد.
چقدر خوب است که ما با شناخت سیره و فضایل ایشان، زیارتی از سر معرفت را تجربه کنیم ، و بدانیم که به زیارت چه کسی می رویم، خصوصیات ایشان را بهتر بشناسیم و در رفتارمان سعی کنیم امام رضا(علیه السلام) گونه عمل کنیم.
در این مجال به قسمتی از سیره رفتاری ایشان در چند زمینه مبتلا به جامعه امروز، می پردازیم باشد که عامل باشیم.
مامون از احضار امام رضا علیه السلام به مَرو، اهدافی را دنبال می کرد، اما امام رضا علیه السلام، با سیاست و کیاست، آن سفر را تبدیل به سفری پر از خیر و برکت برای شیعیان نمود. ایشان در ابتدای سفر عدم میل باطنی خود را به این سفر اعلام کرد. (١) در نقطه نقطه این سفر، با سخنرانی های خود حقانیت خود و مذهب شیعه را به اثبات رساند. در مناظرات علمی نیز برتری علمی خود را بر سایر دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی به اثبات رساند. لذا مامون که با این برنامه مزورانه سعی در نابودی شیعه و کنترل امام شیعیان از طرفی و موجه ساختن چهره حکومت خود از طرف دیگر داشت، سرانجام ناکام از اهداف خود، مانند حکام گذشته راهی جز حذف امام برای خود نمی بیند و با این کار تمام آبروی خود را از دست می دهد.
آغازی که نافرجام ماند
مامون پس از استقرار حکومت خود و فراغت از جنگ با برادرش امین، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را به سفری اجباری فراخواند. هدف او از این سفر، بازسازی وجهه خود در بین مردم و علویان –یعنی سرسخت ترین دشمنان حکومت اموی و عباسی- بود. (٢) از همین رو افرادی را برای همراهی امام از مدینه تا مرو فرستاد. هر چند در ظاهر، مامون امام رضا علیه السلام را دعوت به مرو کرده بود، ولی در واقع این کار تبعید امام از بین یاران به محلی بود که کاملا تحت کنترل مامون باشد. ولی امام علی بن موسی علیه السلام که از اهداف شیطنت آمیز مامون مطلع است، نقشه او را با شکست روبرو ساخت. آن حضرت با اعلام نارضایتی خود از این سفر و دستور دادن اقوام و خویشان خود به گریه، همه را متوجه اجباری بودن این سفر گرداند. (3) همین مسئله باعث شد تا مامون نتواند وجهه خود را بین نزدیکان امام و مردم مدینه اصلاح نماید. بلکه لکه ننگین دیگری بر تاریخ حکومت غاصبین افزوده شده و کینه او در دل یاران امام تشدید گردید.
استرس! تک واژه ای که برای همه ی ما ملموس و شناخته شده است؛ واکنش بدن در برابر شرایط و حالات مختلف که روی جسم و روح تاثیر منفی می گذارد. با وجود اینکه استرس به میزان کم آن خوب است و باعث می شود بدن ما از شرایط خطرناک دور بماند، اما استرس بیش از اندازه باعث بروز مشکلات جسمی و روحی شدید می شود. در این مطلب به شما خواهیم گفت زمانی که موقع استرس و تنش های روحی، ناخن ها یا لثه هایتان را می جویید و آرامش درونی تان از بین می رود، چه بلایی بر سر ارگان های بدن می آید و چه اعضایی بیشترین آسیب را تحمل می کنند.
استرس ارمغان زندگی مدرن مدرنتیه به نیت آسان کردن زندگی بشری ظهور یافت. البته به هدف خود نیز رسید، اما در عوض باری بر دوش آدمی نهاد به نام استرس!
هر چه زندگی مدرن در سایه ی مدرنیته شتاب بیشتری می گیرد، استرس ها و تنش های روحی نیز افزایش می یابد، تا جایی که گاهی کنترل این تنش ها برای انسان غیرممکن می شود.
مسئله ی نگران کننده این است که اکثر افرادی که از استرس زیاد رنج می برند توجهی به این وضعیت ندارند و در نهایت سلامتی شان را با عواقب جدی روبه رو می سازند.
نتایج پژوهشی که در انجمن روانشناسی آمریکا APA انجام شده است نشان می دهد 40 درصد افراد بزرگسالی که از استرس رنج می برند، دچار مشکلات و اختلالات خواب هستند. حتما خودتان از عواقب جدی کم خوابی مطلع هستید.
علاوه بر این استرس اندام هایی را تهدید می کند که ضعف آنها کیفیت زندگی فرد را پایین می آورد. در واقع استرس از پوستتان گرفته تا ریه ها، قلب و روده هایتان را درگیر می کند.
این روزها در خیابان های سطح شهر شاهد رواج آگهی های همسریابی هستیم که روز به روز در حال گسترش است.
فرآوری : طاهره رشیدی-بخش اجتماعی تبیان
در مراحل مختلف زندگی برای همه ما انتخابهایی مطرح است که گاهی بعضی از آنها مانند انتخاب رشته یا انتخاب همسر دقیقا با آینده ما گره خورده و سرنوشت ساز است. این روزها اگر کمی دقت کنیم میبینیم که صدای بوقهای ماشینهایی که از پی عروس و دامادی روانند کمتر به گوش میرسد! به راستی آیا جوانان کمتر به ازدواج گرایش دارند یا همسر خوب و مناسب و متدین کمیاب شده است؟!
امروزه بالا رفتن سن ازدواج به صورت یك مشكل بزرگ در جامعه مطرح بوده و ذهن مردم و مسئولان را به خود مشغول كرده است. موضوعی كه ارائه برخی آمارهای رسمی و غیر رسمی نیز نمیتواند آن را تحت شعاع قرار داده و معضلی را كه در واقعیت امر دیده میشود، از بین ببرد. در چرایی این مشكل عوامل مختلفی مطرح میشود كه هر كدام شاید تنها بخشی از دلایل ایجاد آن باشد. در این میان مسائل اقتصادی، بیكاری جوانان، نبود مسكن مناسب ونبود همسر خوب و ایده آل امثال آنها بیش از سایر موارد به عنوان موانع ازدواج در موعد مقرر به حساب میآیند اما این مسائل و مشکلات پیش رو که باعث تاخیر در ازدواج پسران و دختران جوان شده است به سوژه ای در تلویزیون و فضای مجازی علی الخصوص برای دختران تبدیل شده است.
کلسترول ماده ای غلیظ در خون است. برخی کلسترول های خون مفید می باشند و برای بدن لازم و ضروری هستند و به ساخت سلول های سالم کمک می کنند، اما داشتن کلسترول بد خون تاثیر منفی روی سلامت قلب دارد و باعث بروز بیماری های قلبی می شود. در برخی موارد کلسترول باعث تجمع چربی در رگ های خونی شده و مانع از جریان مناسب خون می شود. حتما می دانید که کلسترول بالای خون خطرناک است. خبر خوب اینکه می توان با اندکی تلاش، کلسترول خون را کنترل کرد. البته قبل از هر چیز لازم است که در خصوص عوامل ایجاد کننده ی این مشکل اطلاعات لازم را داشته باشید. در این مطلب در خصوص این عوامل بیشتر توضیح می دهیم.
کلسترول خون بالا در سایه ی تغذیه ی نامناسب داشتن یک تغذیه ی سرشار از چربی های مضر می تواند خطر ابتلا به چربی خون بالا و بیماری های قلبی را افزایش دهد. به همین دلیل لازم است از مصرف مواد غذایی سرشار از چربی های مضر پرهیز کنید.
آنقدر درباره کلسترول بد شنیدهایم که اگر به ما بگویند «کلسترول فی نفسه چیز بدی نیست» تعجب خواهیم کرد. در واقع کلسترول هم از جمله موادی است که بدن تولید و از آن استفاده میکند، زیرا حضور این ماده در بدن و برخی فرآیندهای حیاتی و به طور خلاصه برای سلامت ما، بسیار مهم است.
کلسترول مورد نیاز بدن از دو طریق تامین می شود؛ بخشی از آن به طور طبیعی در بدن تولید می شود. کبد و دیگر سلول های بدن، 75 درصد کلسترول مورد نیاز خون را تامین می کنند. وراثت در میزان تولید و جذب آن نقش بسیار مهمی دارد.
حتما شما هم مطلع شده اید که چند روز پیش بروجردی گفته است در حین مذاکرات هسته ای؛ جان کری عصبانی می شود و دست هایش را به میز می کوبد که خودکار به سمت عراقچی کمانه می کند. آقای عراقچی هم برای آنکه حساب دست تیم آمریکایی بیاید خودکار را برداشته و به سمت "جان" پرتاب می کند. در انتها نیز جان کری عذرخواهی می کند و می گوید عمدا این کار را نکرده است.
در همین راستا ستون "طنز و کاریکاتور عصرایران" پیش بینی هایی انجام داد که اگر این خودکار به سمت هر کدام از افراد زیر کمانه می کرد، عکس العمل آنها چه بود؟
قالیباف- ایشان به خودکار کمانه شده که روی میز افتاده نگاهی می اندازد، سپس به آرامی صورتش را برگردانده و به صورت جان کری نگاهی می اندازد، با آرامش تبسمی می کند و بعد یکهو به صورت گازانبری ، گازانبری را از جیبش درآورده و به سمت کری پرتاب می کند.
گفت و گو با صادق آخوندی رزمنده ای که در عملیات مرصاد حضور داشته است. (قسمت اول)
صادق آخوندی که امروز باوجود داشتن جراحاتی از عملیات مرصاد مربی ورزش است. او سال 1365، به غرب کشور اعزام میشود، 22 سال خود را تمام نکرد بود که عملیات مرصاد کلید میخورد و او تا 8 مرداد پیروزی «کمینگاه» در منطقه سرپل ذهاب قصر شیرین، سهراه نفت شهر و در این مناطق حاضر بوده است.روایت او از عملیات مرصاد پیش روی تان است:
آرامش قبل از طوفان
عملیات مرصاد، عملیاتی از طرف ایران بود که در پاسخ تهاجم منافقین به نام «فروغ جاویدان» صورت گرفت، سرپل ذهاب بهاندازه یک ساعت فاصله تا قصر شیرین دارد که منافقان اینها عملیات را از صبح شروع کردند. برای انتقال نیروها از پشت خاکریزها تا بالای تپهها از کانال استفاده کردیم و بالای کانالها سنگرهایی برای دیدگاه رزمندگان در منطقه ایجاد کردیم. پس از امضای قطعنامه در آن مناطق نگهبانان روز و شب داشتیم و نیروها داخل سنگرها و کانالها بودند و یک عده پایین سنگرها استراحت میکردند. نیرو کم بود 6 ساعت نگهبانی میدادند، آن روز صبح بچههایی که برای نگهبانی رفته بودند سریع خبر دادند خاکریزهای مرز عراق تردد زیاد است، برای بازدید رفتند، پشت خاکریزها آدمی نمیدیدی، ولی اکثر بیسیمهای شلاقی که ارتفاع آنتن آن بلند است، به چشم میخورد متوجه شدیم میخواهند عملیات کنند. از فرماندهی آمادهباش زدند. در منطقه به آن صورتی که صدایی باشد و درگیری باشد نبود. توپخانه که جایش مشخص بود و در فاصله دوری قرار داشت، در خود منطقه تنها چیزی که انگار داشتند تیربارهای گرینف، ژ 3 و کلاش بود، من خودم اول آر. پی.جی. زن بودم سپس خدمه دوشکا شدم. تنها سلاح سنگینی که ما داشتیم توپ 106 ماشینهای جیپ بود که استفاده میشد و یک لوله خیلی بلندی دارد.
زلزله به طور متوسط هر 150 سال یکبار بساط ویرانی و نابودی را در تهران پهن کرده است. زلزله هر 150 سال یکبار آمده است تا بگوید من همچنان هستم و شمعهای حضورم را فوت میکنم و میروم تا قرار بعدی! زلزله میآید تا بگوید از نام پایتخت نمیهراسد...
مهدی جابری –بخش اجتماعی تبیان
زلزله به طور متوسط هر 150 سال یکبار بساط ویرانی و نابودی را در تهران پهن کرده است. زلزله هر 150 سال یکبار آمده است تا بگوید من همچنان هستم و شمعهای حضورم را فوت میکنم و میروم تا قرار بعدی! زلزله میآید تا بگوید از نام پایتخت نمیهراسد و میتواند فقط در چند ثانیه نهتنها معماری و شهرسازی 150 سال گذشته را نابود کند بلکه آثار خود را تا دهها سال بعد نیز بر جای بگذارد. 185 سال قبل، یعنی سال 1830 میلادی بود که دماوند و شمیرانات برای آخرین بار با زلزلهای به قدرت هفت ریشتر لرزید و حتی یک خانه در شهر تهران از آسیب در امان نماند. بر اساس آماری که البته قابل تایید نیست، در آن زلزله 80 تا 90 درصد جمعیت شمیرانات کشته شدند و تمام خانههای این مناطق با خاک یکسان شد.
گفت و گو با محمد رضا علیمردانی بازیگر نقش بائو در «پایتخت 4»
محمد رضا علیمردانی بازیگر نقش بائو در سریال «پایتخت 4» یکی از موفق های ماه رمضان 94 بود. با او درباره این نقش و چگونگی شکل گیری اش گفت و گو کرده ایم:
*بائو نقش منفی «پایتخت 4» بود اما بعد از چند قسمت با رفتار و گفتار مطایبه آمیز ، زهر آن گرفته شد. برای رسیدن به این ویژگی چه کردید؟ ما سعی مان را كردیم كه این نقش مورد پسند واقع شود. یك نقش منفی در كاری كه همه آدم های آن «خوشمزه» هستند طبعا برای بازیگر نگرانی می آورد. من تلاشم را كردم نقش زهرآگین نباشد. چون معتقدم آدم منفی نمی داند منفی است و به خودش حق می دهد. تلاش من این بود كه بائو را طوری نشان دهم كه مخاطب بپذیرد او كار خود را قبول دارد و چیزی بهتر از آن به ذهنش نمی رسد و فكر می كند این كارها راه حل مشكلات است. شاید با كارهایی كه می كند قصد بدی هم ندارد و دلش می خواهد یك خانواده را خوشحال كند ولی ناخواسته برای آن هم مشكل ساز می شود. بنابراین سعی می كند قانون را دور می زند و فكر می كند این زرنگی است. *خوبی بائو این بود كه دچار استحاله های باسمه ای نمی شود و تا آخر روی فكرش پافشاری می كند و اصرار دارد نباید آن خانه خراب شود. این فكر آقای تنابنده بود یا پیشنهاد خودتان؟ این در فیلمنامه بود. آقای تنابنده روی همه بخش های سریال نظارت دارد. این شخصیت هم به قلم آقای الوند و مشاوره آقای وارسته و سیروس مقدم قوام گرفته بود. حالا ممكن است ما در گفتار یك چیز را رقیق تر یا غلیظ تر بكینم و پیشنهادی كه به ذهن مان می رسد را بگوییم ، ولی قیچی هرس دست آقای مقدم و تنبانده است.
زیبایی هدیه ای است که خدای بزرگ، آن را در همه هستی جای گرفته، از طبیعت و دریا گرفته تا کویر و آسمانش، انسان به دنبال زیبایی است، چرا که می داند با آن به آرامش می رسد، اصلا زیبایی را که می بیند، انگار روحش به پرواز در می آید، شاید علت سفر ها و گردش های این موجود دوپا بر روی زمین همین باشد، به دنبال زیبایی بیشتری است...
خانه اش را می آراید، با بهترین وسایل می چیند که زیباتر شود، به آرایشگاه می رود، عمل های جراحی زیبایی انجام می دهد، که ظاهرش در نظر دیگران قابل تحسین شود، در پاساژ ها و مراکز خرید، به دنبال زیباترین لباس هایی است که بدن او را به بهترین فرم ممکن نشان دهد، خلاصه هر جا که زیبایی باشد، انسان به دنبال کشف و بهره از آن است.
اما خیلی ها که خودشان را بیشتر از این جسم فانی می دانند، به دنبال زیباتر کردن روحشان اند، به مراکز خیریه و اطرافیانشان کمک می کنند، به مکان های مقدس قدم می گذارند، سعی می کنند کتاب بخوانند، رفتارشان انسانی باشد، آنهم به معنای واقعی، شاید در هنگام رانندگی برای کسی بوق هم نزنند، جملات پر معنا و عمیق در شبکه های اجتماعی می گذارند و همیشه یک آرامش خاص در رفتارشان مشهود است.
این شب ها كاراكتر خاله عسل در سریال «پایتخت 4» مورد توجه خیلی ها قرار گرفته. درست مثل اتفاقی كه پیشتر برای چند نابازیگر دیگر رخ داده بود و بعد از مدتی فراموش شدند .
مادر ارسطو یا همان عسل خاله سریال «پایتخت 4» این قدر شیرین و دوست داشتنی هست كه وقتی در قاب قرار می گیرد خیلی ها می خندند و از تكیه كلام و حاضر جوابی اش لذت می برند. حتی كل كل او باعث شده بابا پنجعلی بامزه تر از قبل باشد. او پیش تر در فصل دو «پایتخت» و سال ها پیش در یك سریال تجربه بازی داشته اما فصل چهارم سریال مقدم باعث شده به طور گسترده دیده شود. نخستین بار نیست كه یك نفر در سن بالا كشف و محبوب می شود اما معمولا به خاطر استفاده نادرست از آن ها خاطرات شیرین شان از بین می رود. یوسف یوسف پشندی ، شهربانو موسوی، احمد پورمخبر و حلیمه سعیدی از این جمله هستند كه یك دوره كاراكتر واقعی اش جلوی دوربین قرار گرفت و محبوب شدند اما بعد از مدتی كاركردشان را از دست دادند. احمد پور مخبر و حلیمه سعیدی مدام همان شخصیت را تكرار كردند اما از سوی مردم پس زده شدند . حالا كار محسن تنابنده به عنوان كسی كه كاراكتر عسل خاله را كشف كرده سخت تر است. او را رها می كند و اجازه می دهد در هر سریالی بازی كند یا اتفاق دیگری برایش رخ می دهد. خودش در گفت و گویی به این پرسش كه « دوست دارید باز هم سریال بازی کنید؟» گفته: «دوست که دارم ولی دیگر مناسب سن من نیست.»
قرآن کریم در باب بهداشت روانی دختر و پسر، آنها را از داشتن روابط و دوستی پنهانی با جنس مخالف نهی کرده است.
"سلام خانم... باور کنید من مزاحم نیستم. از ظاهر شما خیلی خوشم آمده این شماره من... لطفا با من تماس بگیرید، مطمئن باشید هرگز پشیمان نمیشوید " جملاتی از این دست، نقطه آغاز بسیاری از عشقهای کور خیابانی و بهانه و دستمایهای برای شروع یک رابطه احساسی، نابهنجار و زندگیسوز بین دختران و پسران جامعه ماست که خارج از عرف جامعه و مرز مذهب، به رابطهای مبهم و تاریک تن میدهند که حسرتی جانکاه و سرنوشتی شوم را برایشان رقم میزند. دوستی با جنس مخلف، که دنیای ارتباطات بسی بدان دامن زده است، یکی از معضلات جدی جامعه ماست. این موضوع، را هم میتوان به مثابه یک ناهنجاری اجتماعی انگاشت و نیز یک آسیب فرهنگی و حرمتی شرعی. در این نوشتار با مروری بر کلام وحی، این مساله را صرفا از زاویه نگاه دین، میکاویم.
به گزارش خبرنگار اخبار داغگروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران، برنامه امسال ماه عسل نسبت به سال های قبل با جنجال بیشتری آغاز شد. این حاشیه ها علاوه بر برخی موارد اجرا از سوی علیخانی، حتی به دکور برنامه هم کشید تا زحمات و طراحی زیبای این برنامه تحت الشعاع برداشت های منتقدان قرار گیرد.
این روزها گمانه های بسیاری در مورد افراد پشت پرده حاشیهسازی و شایعات علیه ماه عسل مطرح می شود که تنها گذشت زمان می تواند چهره مدیران شایعهساز و تخریب کنندگان و یا مقصران را نشان دهد.
در این بین اما رقبای ماهوارهای این برنامه هم که گویا در رقابت میدان را وا داده اند، از آن سو شروع به حاشیهسازی کرده و با مدیریت شایعات سعی در به حاشیه کشاندن آن دارند.
شبکه تلویزیونی "من و تو" که دچار افت و افول شدید مخاطب شده، هر از چند گاهی برای جبران این نقص، به این و آن چنگ می زند تا بلکه بتواند با تخریب دیگران خود را مطرح کند.
چند روز پیش "سالومه سیدنیا" یکی از مجریان این شبکه با حمله به "احسان علیخانی" وی را با عباراتی زشت و بی ادبانه مخاطب قرار داد!
درست همان وقتی با فردی آشنا می شوید که همه ویژگی های مورد تایید شما را دارد و می توانید روی او به عنوان همسر آینده تان حساب کنید، این شک و دو دلی سراغتان می آید که: آیا در آینده هم همین طور خوشبخت خواهیم بود؟
برای همین است که توصیه می شود در دوران نامزدی و عقد کردگی، هوش و حواستان را جمع کنید و روند رابطه تان را با نامزد/ همسرتان زیر ذره بین بگیرید. اگر این ذره بین را به دست گرفته اید اما هنوز نمی دانید چه چیزهایی را باید ملاک خوشبخت شدن تلقی کنید، ما به شما خواهیم گفت.
۱. اعتمادی ناگسستنی چندماهی که از نامزدی و عقد می گذرد، رابطه کم کم جنبه ها و لایه های عمیق تری از خود را نشان می دهد. در ازدواج، اعتماد یک شرط انکار نشدنی است. اگر یک اعتماد واقعی بین شما وجود داشته باشد، می توانید برای هر چیزی روی همدیگر حساب کرده و هیچ وقت حس نمی کنید که طرفتان چیزی از شما پنهان می کند. اعتماد زن و مردی که با هم ازدواج می کنند، باید از جنسی باشد که برای شما امنیت خاطر و خیال راحت به همراه داشته باشد.
۲.شباهت وقتی که با پیش رفتن در شناخت یکدیگر، می فهمید چقدر شخصیت مشابه دارید و تا چه حد ارزش هایتان به هم شبیه است، و از آن گذشته، چقدر نسبت به آینده شبیه به هم فکر می کنید و برنامه های مشابه دارید، یعنی انتخاب درستی داشته اید و قرار است در ادامه این ازدواج، در دسته زوج های خوشبخت قرار بگیرید. پس خوش به حال شما!
عملیات بیتالمقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات «بسمالله الرحمن الرحیم، بسمالله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابیطالب» از سوی فرماندهی آغاز شد و در همان روز اول 23 نوجوانی به اسارت رژیم بعث درآمدند.
عمده این گروه 23 نفره را نوجوانان کرمانی تشکیل میدادند و این برای عراقیها در اوایل جنگ بسیار غریب بود که افرادی با این سن و سال در جنگ شرکت کنند.
نمایش انسان دوستانه یک جانی دستگاه تبلیغاتی صدام حسین سعی میکند از حضور این 23 نوجوان استفاده کند و علاوه بر نمایش یک چهره بهظاهر انسان دوستانه از خود، جمهوری اسلامی ایران را متهم کند به استفاده از کودکان در جنگ تحمیلی. برای جامه عمل پوشاندن به این نقشه است که این 23 نفر را در ظاهر مینوازند و حتی به حضور صدام حسین میبرند و دیکتاتور عراق از دخترش میخواهد که به هر یک گلی بدهد به نشانه دوستی و محبت و بعد هم وعده میدهد آزادشان خواهد کرد که بروند درسشان را بخوانند و برای او نامه بنویسند. وعدهای که هیچگاه محقق نشد البته.
ماهعسلی 23 نفره یوسفزاده (نویسنده کتاب و یکی از 23 نفر) رنج سنی دوستان خود را بین 13 تا 17 سال عنوان میکند و میگوید: فقط آقای پورخرداد که 19 ساله بود. جوانترین عضو 23 نفر میگوید: دقیقاً 13 سالم بود. کلاس سوم راهنمایی بودم. بار دومم بود که جبهه میرفتم، قبل از آن در سال 1360 جبهه بودم. اجازه گرفتن خیلی سخت بود. رئیس بسیج ناحیه هم اجازه نمیداد. شنیدهام عدهای شناسنامههایشان را دستکاری کردند امام من نتوانستم این کار هم بکنم. فقط با گریه و اصرار فراوان من فرمانده بسیج یک شرط گذاشت و گفت: «اگر دست خط پدرت را بیاوری که رضایت دارد میفرستم بری.»
مسأله پذیرش صلح امری بود که پیشوای دوم معصوم، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام هیچ گریزی از آن نداشت.(1) در مقابل این رفتارِ امام علیه السلام، موضع گیری های متفاوتی به وجود آمد. در این میان عده ای از یارانِ ایشان، او را متهم به کوتاهی در امر خلافت و واگذاری آن به معاویه می کنند. اما شواهد تاریخی گواهی بر بطلان این نظر می دهد. چرا که رفتار امام علیه السلام در برهه های گوناگون زندگی خود، گواه بر شجاعت آن امام همام است.
از سستی مردم تا غربت امیر
شرایط حاکم بر زمان امامت حضرت حسن بی علی علیهما السلام، نشان می دهد که راهی جز پذیرش صلح نبود. حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام در رمضان سال 40 به پایان رسید.(2) این حکومت چهار سال و ده ماهه، به سبب اصرار امام علیه السلام در اجرای دستورهای خداوند و احیای سنت های نبوی با مخالفت های زیادی همراه گشت. تا جایی که بخش عمده ای از این دوران به جنگ گذشت. این جنگ های پی در پی و بعضا طولانی، سپاه امام علیه السلام را خسته و فرسوده کرده بود. از طرف دیگر انشقاق در جبهه یاران امام علیه -السلام در ماجرای حکمیت، خود علت دیگری در سستی و تعلل مردم کوفه شد. این کوتاهی مردم کوفه تا آنجا ادامه یافت که امام علی علیه السلام در آخرین روزهای زندگی خود، از خدا می خواهد مردمی بهتر از اینان به او بدهد و حاکمی بدتر از او نصیب این مردم کند. (3)
شرایط اسف بار در عراق و سوریه تنها مربوط به قتل و غارت ها نمی شود بلکه تکفیری ها جنایت های فجیع و شنیع جنسی بسیاری را مرتکب می شوند.
گروهک تروریستی که خود را دولت اسلامی می خواند تا به حال با فجیع ترین صورت ممکن افراد بسیاری را قتل عام کرده و خون هزاران نفر اعم از زن و مرد و کودک را به زمین ریخته است همچنین هزاران نفر در پی جنایت های این گروهک از خانه های خود آواره شده اند. تکفیری ها با ادعای مسلمانی خود نه تنها در کشتار و جنگ ماه حرام نمی شناسند بلکه حتی به مرقد و قبور پیامبران نیز جسارت کرده اند. آنها بیش از آنکه با صهیونیست ها و هم پیمانان غربی آنان مشکل داشته باشند از آنها در راه قتل عام مسلمانان کمک های مالی و تسلیحاتی می گیرند اما این تنها یک بعد از رسوایی های این گروهک 72 ملت است! رسوایی های جنسی بسیاری نیز علاوه بر این دامن گیر این دولت اسلامی! می باشد. جهاد نکاح چالش برانگیز ترین موضوع در این زمینه جهاد نکاح بوده است.برای اولین بار این موضوع درسال ۲۰۱۳ و در جریان جنگ داخلی سوریه در فضای رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی وابسته به نظام سوریه در اینترنت منتشر شد؛ به گفتهٔ رسانهها یک روحانی وهابی به نام محمد العریفی صادرکننده آن است البته این روحانی سعودی صدور چنین فتوایی را رد کرده است و گفته توییترش هک شده است. با این حال این تکذیب هم باعث نشده است تا از این عمل فجیع جلوگیری شود بلکه این عمل با توجیه شرعی! بارها به شکل گناه کبیره زنا و همچنین به صورت تجاوز صورت گرفته است این عمل شنیع در کنار همه دلایل غیر اخلاقی خود حربه ای نیز برای جذب نیرو این گروهک می باشد. در این راه دختر 15 ساله سعودی خبر ساز ترین فرد بوده است وی چند ماه برای جهاد نکاح در سوریه به سر برده است چندی پیش گفته بود: در این مدت با بیش از ۱۰۰۰ تروریست نزدیکی داشتم که اکثریت آنان از الجزائر، پاکستان، سومالی، عراق و اتیوپی بودند. او از مفتی های سعودی نیز عنوان قهرمانی جهاد نکاح دریافت کرده است!
سریال دودکش را در کنار مجموعه دردسرهای عظیم قرار دهید تا متوجه شوید که بین قلم و دوربین برزونیک نژاد یک رابطه «این همانی» وجود دارد. فضاسازی ها، دیالوگ نویسی ها و شخصیت پردازی ها و اساسا شکل روایت قصه چه در مقام نویسنده و چه کارگردانی سنخیت نزدیکی دارد.
این نشان می دهد نیک نژاد به عنوان فیلمنامه نویس و دستیار کسی مثل محمدحسین لطیفی به شدت از سبک اجرایی آنها تاثیر پذیرفته است. این تاثیر پذیری البته به معنای تقلید صرف نیست و در واقع جهان سینمایی او با کارگردان هایی که همکاری داشته شباهت دارد. دردسرهای عظیم 2 نشان می دهد سری اول این سریال مورد استقبال بوده وحالا نیک نژاد با تجربه و پختگی بیشتری به سراغ فصل دوم رفته است. در اینجا نیز با همان شخصیت های مواجه می شویم که در سری اول دیدیم اما به واسطه اتفاقاتی که می افتد و موقعیت های تازه تر این شخصیت ها به هم نزدیکتر شده اند و فراز و فرودهای قصه نیز بیشتر شده است. گره اصلی قصه نیز از التهاب و هیجان بیشتری برخوردار شده و سویه ماجراجویانه آن عمق بیشتری پیدا کرده است. با پیدا شدن بچهای در ماشین و آمدن خانواده لطیف (جواد عزتی) از شهرستان و دعوت از خانواده پدری بهار (الناز حبیبی)، آن دو دچار دردسرهای فراوانی میشوند. فرحان (مهدی هاشمی) که خود را مدیون کمکهای لطیف و بهار میداند، سعی میکند مشکلات پیش آمده برای آنها را حل و فصل کند اما باز اتفاقات و ماجراهای تازه ای رخ می دهد که داستان را وارد فضاهای تازه تری می کند.
اختلاط زن و مرد در محیطهای کاری یا در معاشرتهای اجتماعی و قوم و خویشی و ... گاهی یک فرد متاهل را تحت تاثیر جاذبه های دیداری، شنیداری، یا رفتاری نامحرمی قرار می دهد و آتش محبتی در دلش روشن می کند که چه به لحاظ شرعی و چه به لحاظ اخلاقی مجاز و قابل توجیه نیست. این جاذبه ها طوری انسان را مجذوب و هیجان زده می کنند که قلب او را مملو از یک عشق حرام و آرزوهای نادرست می کنند.
همین میل های نابجا و محبت های هوس آلود در بسیاری از خانواده ها عامل طلاق و جدائی لااقل عاطفی زن و شوهر ها شده است و گاه مادری را از خانواده و فرزندان خود جدا کرده تا وارد زندگی دیگری کند که برای او نیست و چه داستانها و ماجراهای اسف باری که در این راستاها پدید آمده است! در هر صورت اگر چنین اتفاقی افتاد و مهری ممنوع وارد حریم پاک قلب انسان شد باید از پیشروی و تظاهرش جلوگیری کرد. همواره به یاد داشته باشیم این آیه کریمه که می فرماید:یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ :خداوند می داند خیانتی که چشم ها مرتکب می شوند و آنچه در اعماق قلبها مخفی شده است. (آیه 19- سوره غافر) گاهی این عشقهای ممنوع چنان به فرد نزدیکند که دائم او را می آزارند. مثل علاقه ی بیش از حد به نامحرمی در بین اقوام درجه یک همسر یا کسی از نزدیکترین همکاران مان در محیط کار. طوری که ملاقات های مکرر و معاشرت های زود به زود دائما موجب تقویت و تشدید این محبت می شود.
علی دایی، نامی که با انواع و اقسام رکوردها گره خورده است. مردی که پرافتخارترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران از لحاظ کسب عناوین و افتخارات فردی و تیمی محسوب می شود.
فوتبال همواره ورزش جذابی به شمار می رود. اما در ایران همیشه در کنار فوتبال حاشیه نیز به وضوح دیده می شود و مردم همواره فوتبالیست ها را از جنس خود نمی دانند.
البته در گذشته اینگونه نبود اما رفته رفته با ورود پول بی حساب به فوتبال مردم دیگر آنطور که باید و شاید به ستاره های خود عشق نمی ورزند.
اما این تمام فوتبال نیست و در دنیا اتفاقات مثبت فراوانی را می توان مشاهده کرد. در ایران نیز هستند ستاره هایی که همیشه توانسته اند در فوتبال ایران یک ستاره باقی بمانند.
ستارههای چمن سبز با پرداختن به اموری پسندیده از این دست، وجههای دیگر پیدا كردهاند و از نظر فوتبالدوستان و هواداران دیگر محدود به همان بازیكنانی نیستند كه با پیراهن تیم ملی یا باشگاهی در مستطیل سبز مشاهده شدهاند. در واقع هنر آنها دیگر محدود به چمن سبز نیست، تكنیك مثالزدنی، شم گلزنی بالا و... تنها ویژگی برخی از فوتبالیستها به حساب نمیآید، چرا كه هنر آنها گاهی در زمینههای با ارزش دیگری عیان میشود.
سلام دوستان وسروران عزیز
به وبلاگ خودتان خوش آمدید امیدوارم لحظات شادی داشته باشید لطفا پس از خواندن و مشاهده هر مطلب نظرات خود را مرقوم فرمایید. متشکرم