"سرداران بی‌حریف" دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران/سیاست خارجی با برند "ظریف - سلیمانی"

آمار مطالب

کل مطالب : 1148
کل نظرات : 10

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 133
باردید دیروز : 18
بازدید هفته : 196
بازدید ماه : 1214
بازدید سال : 11577
بازدید کلی : 11577

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان فجر و آدرس aryamanesh76.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)


تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : آریا
تاریخ : پنج شنبه 12 شهريور 1394
نظرات
وزیر امور خارجه و سردار سلیمانی را به حق می‌توان پیش‌قراولان جریان اقتدار امروز ایران اسلامی دانست.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گزاف نیست اگر بگویم ساختار جدید سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را دو نفر شکل داده و به پیش می‌برند؛ یکی محمدجواد ظریف و دیگری قاسم سلیمانی. یکی زمام دستگاه دیپلماسی کشور را به دست دارد و دیگری در عرصه جهاد و مقاومت، به دفاع از کیان اسلامی کمر بسته است.

ترکیب ظریف - سلیمانی، به نظر ترکیب بسیار خوشایندی برای پیشبرد اهداف صلح‌طلبانه و حق‌طلبانه جمهوری اسلامی ایران می‌رسد. هردو در اوج پختگی و تجربه توانسته‌اند با دو حربه "دیپلماسی" و "جهاد"، از مواضع برحق ایران اسلامی دفاع کنند. این فرآیند را یکی در عرصه بین‌المللی به پیش می‌برد و دیگری در صحنه منطقه‌ای.

بی‌تردید ایران امروز، به مهم‌ترین وزنه سیاسی در تحولات منطقه و نیز به یکی از مهم‌ترین بازیگران عرصه روابط بین‌الملل تبدیل شده است. این ظرفیت عظیم، مرهون همه فداکاری‌هایی است که "سربازان سیاست و مقاومت" در جبهه‌ای مشترک به خرج داده‌اند.

شرایط به گونه‌ای است که نه می‌توان تلاش محمدجواد ظریف و همکارانش در وزارت خارجه را نادیده گرفت و نه مجاهدت‌های قاسم سلیمانی و هم‌سنگرهایش را. این شاید از ویژگی‌های منحصربه فرد نظام جمهوری اسلامی ایران است که توانسته با درک صحیح از اوضاع و احوال و با تحلیل درست از رخدادهای گذشته، حال و اینده، سیاست خارجی‌اش را به نحوی ترسیم کند که هم منافع ملی تأمین شوند و هم منافعی که در خارج از مرزهای سرزمینی، حول محور مقاومت و دفاع از هم‌کیشان و ستمدیدگان مستضعف تعریف شده‌اند.

قاسم سلیمانی، کسی است که به پشتوانه ایمان قاطع به وعده الهی، آستین به مجاهدت بالا زده و برای دفاع از مظلوم و خصم با ظالم، یاعلی گفته است. وی با آنچه به آن اعتقاد دارد توانسته تمام معادلات ریز و درشت و پیدا و پنهان غربی‌ها و عرب‌های مدعی را برهم ریزد و یک‌تنه در برابر هجمه‌هایی که بی‌امان، عظمت و عزت امت اسلام را نشانه رفته‌اند بایستد. وضعیت به گونه‌ای در حال پیشرفت است که رژیم‌های خودخواه و خودسر جهانی و دست‌نشاندگان مرتجع آن‌ها در منطقه، دیر یا زود در برابر سردار آزموده و کاربلد لشگر اسلام سپر خواهند انداخت.

سردار توانسته ماشین کشتار شوم‌ترین پدیده قرن یعنی داعش را به نحو قابل ملاحظه‌ای متوقف و در بسیاری از مناطق زمین‌گیر کند. بی‌دلیل نیست که ساکنان بسیاری از نقاط در عراق و سوریه که دل به همت حاج قاسم و چشم به فکر خلاق و دست پرتوان وی دارند، او و همرزمانش را "ناجی" خطاب و از او به نیکی یاد می‌کنند.

بازوی دیگر نظام اسلامی در عرصه روابط سیاسی، محمدجواد ظریف است. سال‌ها تحصیل در غرب و مدت‌ها حشر و نشر با محافل سیاسی و دیپلماتیک، بر عرق میهن‌پرستی او و عشق وی به آرمان‌های والای انقلاب اسلامی که خون‌های بسیاری به پای آن‌ها ریخته و جان‌های فراوانی برای اعتلای آن‌ها فدا شده، ذره‌ای تآثیر منفی نداشته است.

دکتر توانسته ماشین ستمبار تحریم و قطعنامه علیه ایران اسلامی را متوقف کند. آثار مثبتی که کم و بیش از عملکرد تیم هسته‌ای به ریاست ظریف آشکار شده یا می‌شوند. ماحصل تلاش خستگی‌ناپذیر وزیر خندان و کاردان دولت یازدهم است.

طرف مقابل حاج قاسم و دکتر، حریفان سرسختی بوده و هستند. در هر دو عرصه آن‌ها به ابزارهای، رسانه‌ای و تبلیغی و نظامی قوی مجهزند و اتفاقا لحظه‌ای از حاشیه‌سازی و فرافکنی و دروغ پراکنی نیز غافل ننشسته‌اند. هر روز شاهد انتشار اخباری تخریب کننده چهره و اقدامات ظریف و سلیمانی هستیم.

در موفقیت جبهه دیپلماسی ایران با محوریت ظریف - سلیمانی، همین‌بس که نخست وزیر رژیم جائر صهیونیست بارها مراتب عصبانیت خود از عملکرد این دو را نشان داده و البته بازهم ادعای نخ‌نمای خود مبنی بر اعمال گزینه نظامی نسبت به ایران را تکرار کرده است.

نکته جالب آنکه حتی تلاش رسانه‌های استکبار برای القای شبهه اختلاف و دودستگی بین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران و همرزمان حاج قاسم هم نه تنها نتیجه نداده، بلکه بالعکس از جمله بارزترین نمودهای حمایت دیپلمات‌ها از سرداران را محمدجواد ظریف در دور آخر مذاکرات هسته‌ای در وین، پیش چشم غربی‌ها به نمایش گذاشته و در پاسخ به اتهام‌زنی غربی‌ها به ویژه آمریکا نسبت به شخص قاسم سلیمانی گفته است: "آیا شما می‌دانید درباره چه کسانی صحبت می‌کنید؟ آیا می‌دانید مردم ایران از سپاه به دلیل رشادت‌ها و فداکاری‌هایشان برای دفاع از میهنشان در برابر تجاوز صدام همواره سپاسگزارند؟ زمانی که همه‌گونه سلاح در اختیار صدام متجاوز بود و همه راه‌های دسترسی ایران به سلاح را دولت‌های شما بسته بودند، جوانان سپاهی با شهادت و ایثار از کشرو دفاع کردند. مردم ما قدردان آنها هستند، مصلحت خود شماست که به عنوان مخالف سپاه به مردم ایران معرفی نشوید."

ظریف همچنین به این نکته تاکید کرده که اگر سردار سلیمانی در سوریه و عراق در برابر داعش و دیگر افراطیون نایستاده بود، امروز شما در بسیاری از شهرهای مهم سوریه و عراق با وضعیت دیگری روبرو بودید.

"عوض حیدرپور" با تمجید از این موضع‌گیری قاطعانه و افتخارآمیز ظریف نسبت به سلیمانی و همرزمانش، بر این نکته تاکید می‌کند که دو عرصه مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی دیپلماسی و مجاهدت و دفاع از ملت‌های مظلوم منطقه، از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و اساسا یکی بدون دیری قابل تصور نیست و در عمل هم نمی‌تواند موفقیت‌آمیز باشد.

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی می‌افزاید: بی‌تردید غربی‌ها به نقش سازنده ایران و شخص آقای سردار سلیمانی در منطقه در جلوگیری از بروز بحران‌ها و چالش‌های جدی‌تر واقفند اما خوی استکباری آنها اجازه نمی‌أهد که به این واقعیت‌ اعتراف کنند.

حیدرپور معتقد است، عرصه دیپلماسی کشورمان خوشبختانه به افرادی امین، متعهد و شجاع سپرده شده و شخص آقای ظریف تا به حال ثابت کرده است که اهل مماشات با دشمن نیست. او کسی است که همه توان و تخصص و تجربه خودش در عرصه دیپلماسی و روابط بین‌الملل را صادقانه بکار گرفته تا بتواند جایگاهی قوی‌تر و شایسته‌تر از قبل برای جمهوری اسلامی ایران رقم بزند و وقتی ایشان در مذاکرات هسته‌ای در برابر هجمه‌های دروغ دشمنان ما قدعلم می‌کند و جانانه از اقدامات حاج قاسم و همکارانش دفاع می‌کند، این نکته را به نظر طرف مذاکره کننده می‌رساند که سیاست خارجی ایران عرصه‌ای است که برای مسئولان و کارگزاران نظام، حکم یک جبهه واحد را دارد. جبهه‌ای که علیه ظلم و خودکامگی و استبداد شکل گرفته و اهدافش را نیز با دو محور سیاست و دیپلماسی و جهاد و مجاهدت تعریف کرده و به پیش می‌برد.

موضوع را با "حسن بهشتی‌پور"، کارشناس مسائل هسته‌ای نیز در میان گذاشتیم. وی نیز معتقد است غربی‌ها خیلی تلاش کردند که موضوع هسته‌ای را با حاشیه‌های دیگر خلط کنند و یکی از این حاشیه‌ها مجاهدت‌های آقای سلیمانی و همرزمان ایشان در جبهه نبرد مقاومت علیه ظلم و جنایت و آدمکشی است.

وی می‌گوید: فارغ از همه جنبه‌های فنی موضوع هسته‌ای، باید مواضع قاطعانه و شجاعانه آقای دکتر ظریف و دفاع ایشان از سردار سلیمانی را قدر بدانیم و به این نتیجه برسیم که دروغ‌ها و فریب‌های غربی‌ها نه تنها خللی در اراده مشترک کارگزاران و سربازان عرصه دیپلماسی و جهاد کشورمان ایجاد نکرده، بلکه ‌آنها را به تقویت هرچه بیشتر جبهه داخلی علیه خارجی‌ها و بیگانگان تشویق و ترغیب می‌کند.

بدین ترتیب تردیدی نخواهد ماند که مواضع اصولی و منطقی جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی، در هر دو صحنه روابط دیپلماتیک و جهاد و مقابله با استکبار جهانی با جدیت دنبال شده و خواهد شد و لذا می‌توان به این نتیجه رسید که دو حربه دیپلماسی و دفاع مجاهدانه، بازوهای اصلی سیاست خارجی ایران اسلامی هستند و بدین ترتیب در عرصه سیاست خارجی، "ما هم محمدجواد ظریف می‌خواهیم و هم قاسم سلیمانی."

تعداد بازدید از این مطلب: 370
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








سلام دوستان وسروران عزیز به وبلاگ خودتان خوش آمدید امیدوارم لحظات شادی داشته باشید لطفا پس از خواندن و مشاهده هر مطلب نظرات خود را مرقوم فرمایید. متشکرم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود